نسبت سنجی درون مایه "حق بر خطا بودن" در اندیشه حقوقی اندیشمندان تشیع و غرب
عنوان مقاله: نسبت سنجی درون مایه "حق بر خطا بودن" در اندیشه حقوقی اندیشمندان تشیع و غرب
شناسه ملی مقاله: JR_CSIW-9-4_009
منتشر شده در در سال 1401
شناسه ملی مقاله: JR_CSIW-9-4_009
منتشر شده در در سال 1401
مشخصات نویسندگان مقاله:
حامد نیکونهاد - دانش آموخته دکتری حقوق عمومی.
مهدی زارع - دانشجوی دکتری دانشگاه تهران، دانشکدگان فارابی، رشته حقوق عمومی.
خلاصه مقاله:
حامد نیکونهاد - دانش آموخته دکتری حقوق عمومی.
مهدی زارع - دانشجوی دکتری دانشگاه تهران، دانشکدگان فارابی، رشته حقوق عمومی.
بسیاری از اندیشمندان غرب، اصولا اخلاق را از مقولهی قانون جدا میدانند و برای افراد، حقهای قانونی غیراخلاقی را مجاز میشمرند و بدینگونه نقطه پذیرش "حق بر خطا" در حقوق بشر مدرن شکل میگیرد. امروزه اصول بنیادین این حق مانند تفکیک حقوق از اخلاق، عدم دخالت دولت در هنجارسازی، پذیرش حق نافرمانی مدنی از اصول قانونگذاری تلقی شده است؛ لیکن برخی دیگر از حقوقدانان غربی، بر حتمیت این اصول خدشه نمودهاند و پذیرش مبانی این حق را منجر به بی قید و بند شدن حقوق میدانند.اندیشمندان اسلامی نیز بر خلاف اندیشمندان غرب، منشاء حق را منحصرا از آن خدا میدانند و انسان را ملزم به تبعیت از دستورات الهی جهت حصول سعادت ابدی میدانند. آنان فرهنگسازی در جهت هدایت را، وظیفه حاکمیت تلقی مینمایند و بر این عقیده هستند که فقط قانون الهی است که جامع اخلاق و حقوق است و میتواند انسان را به رستگاری رساند. ضمن اینکه امکان نافرمانی از حقوق اسلامی، مطلقا امکان ندارد، مگر آنکه در محدوده "منطقه الفراغ" احکام و با رعایت اصول اخلاقی، نافرمانی مدنی صورت گیرد. پژوهش با روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای و با بهرهگیری از روش تحقیق توصیفی و شیوه تحلیل محتوای متن، در چارچوب دانش حقوق و با اطلاعاتی که از طریق فیش برداری جمعآوری شدهاند، انجام گرفته است.
کلمات کلیدی: حق بر خطا, حقوق اسلامی, حقوق غرب, حقانیت, حق داشتن
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1662902/