سیدکاظم علوی لنگرودی - دکتری علوم تربیتی و استادیار دانشکده علوم انسانی دانشگاه امام جواد (ع)
لیلا زارع - دانشجوی کارشناسی روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یزد
فاطمه مرادی - دانشجوی کارشناسی روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یزد

آمارهای جهانی نشان می دهد که در هر جامعه بیش از ۱۰ درصد کودکان با نیازهای ویژه متولد می شوند.این کودکان مانند کودکان دیگر بهآموزش باکیفیت نیاز دارند تا مهارت هایشان را توسعه دهند و توانایی های کامل خود را درک کنند. دسترسی این افراد به آموزش و توانایی آنها برای مشارکت در زندگی اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی محدود می باشد. تحول اجتماعی می تواند از طریق آموزش فراگیر صورت گیرد.آموزش فراگیر به دانش آموزان با هر زمینه ای اجازه می دهد تا در کنار یکدیگر، به نفع همه، یاد بگیرند و رشد کنند. با این حال این رویکرد باموانع و محدودیت هایی همراه است. این پژوهش بر پایه مطالعه اسنادی و کتابخانه ای است که با هدف شناسایی موانع و ارائه راهبردهایی برایکاهش آن ها، هم به والدین و هم به دست اندرکاران آموزش و پرورش در خصوص انتخاب راه صحیح برای آموزش کودکاندارای نیازهای ویژه و سعی در ورود این افراد به جامعه بزرگتر و تلاش برای داشتن یک زندگی نزدیک به هنجار تا آن ها را برای تبدیل شدنبه شهروندانی توانمند آماده کند.

آموزش فراگیر، کودکان با نیازهای ویژه، موانع، راهبردها