CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

اوضاع سیاسى جنوب ایران در نیمه ى اول قرن بیستم و علل مهاجرت ساکنین این نواحى( 1900-1945

عنوان مقاله: اوضاع سیاسى جنوب ایران در نیمه ى اول قرن بیستم و علل مهاجرت ساکنین این نواحى( 1900-1945
شناسه ملی مقاله: FFS01_036
منتشر شده در همایش بین المللی فارس در جنگ جهانی اول در سال 1389
مشخصات نویسندگان مقاله:

مرتضی نورایی - دانشیار گروه تاریخ دانشگاه اصفهان
زینب قنبری نژاد - دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان

خلاصه مقاله:
در عصر قاجار، ایران به شش ایالت تقسیم مى شد. در این تقسیم بندى تمام نواحى جنوب ایران تحت عنوان ایالت فارس نام داشت. این ایالت یکى از بزرگ ترین و پرآوازه ترین ایالت هاى ایران به شمار مى رفت و از نظر جغرافیایى و به ویژه استراتژیکى موقعیت خاصى داشت. این ایالتاز شمال به بلوک قمشه (شهررضا ) و ولایت اصفهان، از مشرق به بلوک بابک یزد، سیرجان و بلوچستان و از جنوب به تنگه هرمز وخلیج فارس محدود مى شد. از جنوب شرقى تا مغربموازى با ساحل خلیج فارس از جاسک تا زیدون 1128 کیلومتر، از خیرآباد نى ریز تا بندر بوشهر به عرض 50 کیلومتر گسترده شده بود.این ناحیه منطقه اى بود،کوهستانى که ارتفاعات آن به طور کلى از شمال غربى به جنوب شرقى کشیده شده است. در شمال غربى منطقه، ارتفاعات به هم گره خورده و پرتگاه هاى عمیق و گذرگاه هاى دشوار بافت کوه ها را تشکیل مى دهد. بخشى از این منطقه که در قسمت هاى پست ساحلى خلیج فارس واقع شده است، به منطقه ى گرمسیر معروف است که بندر خرمشهرتا میناب را در بر مى گیرد. بخش عمده ى دیگر از این محدوده را مناطق کوهستانى یا سردسیر تشکیل مى دهد. این ایالت از 62 بلوک تشکیل مى شد که همین گستردگى بلوکات یکى از علل هرج و مرجفراوان در این ناحیه بود و علاوه بر آن جابه جایى عشایر، رقابت ایلات، خانواده هاى بزرگ و خآن هاى محلى نیز باعث وخامت بیشتر اوضاع مى گردید. دولت هم دراین زمان از لحاظ داخلىبسیار گرفتار و پریشان بود، رسیدگى کمترى نسبت به اوضاع این نواحى داشت و نتیجه ى آنشورش و هرج و مرج هرچه بیشتر در این نواحى بود. ایالت فارس ایالتى پر درآمد و حاصلخیز بود. فرمانفرمایان آن عموماً از میان شاهزادگان ورجال درجه یک قاجار انتخاب مى شدند.آن ها هیچ توجهى به امور مردم این نواحى نداشتند و تنها پول آن ها را مى شناختند. حاکم فارس با لقب فرمانفرما بالاترین مقام بود. فرمانفرماى فارسبعد از انتصاب بر حسب معمول، شهر ها و بلوکات محل را به مزایده مى گذاشت و هرکس بهاى بیشتر مى داد، حکومت آن ناحیه را به دست مى آورد. آن ها بعد از انتصاب به محل حکومت خودمى رفتند و با زور و ستم، از هرکس هرچه داشت، مى گرفتند تا جبران پولى شود که براى خرید حکومت آن ناحیه پرداخت کرده بودند. بنابراین وجود اختلافات دایمى یکى از ویژگى هاى بارز این ایالت در این برهه ى زمانى بود

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/168054/