پایان داستان ها «پیوستار سکون در رمان فارسی دهه چهل»
عنوان مقاله: پایان داستان ها «پیوستار سکون در رمان فارسی دهه چهل»
شناسه ملی مقاله: JR_JSAL-14-2_006
منتشر شده در در سال 1402
شناسه ملی مقاله: JR_JSAL-14-2_006
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:
محمد نادرکردی - دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه تهران
خلاصه مقاله:
محمد نادرکردی - دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه تهران
ژانر رمان در پیوند با زمان معاصر همواره خلق کننده جهانی نو و رو به آینده است که مفهوم حرکت و نامتنهای بودن را توامان در درون خود نهفته دارد. در چنین چشماندازی نمیتوان رمان را صرفا به بازتابی از شرایط خاص اجتماعی- تاریخی دورانی مشخص، یا به خدمت ایده و رسالتی خاص تقلیل داد. ژانر رمان و جهان داستانیاش مخلوق رابطهای پیچیده و درهمتنیده از عناصر گوناگون متباین از جمله: جهان واقعی به مثابه منبع بازنمایی، جهان بازنموده اثر ادبی، مولف و مخاطب در زمانها و مکانهای متفاوت است که میتوان از آنها به مثابه پیوستار رمان نام برد. بر اساس این نگاه، رمان و به صورت خاص پایانبندی آن به مثابه آستانه یا مرزی در رابطه با دیگر عناصر پیوستار رمان ترسیم شده است که با توجه به چگونگی بسته شدن آن یعنی: سخن فرجامین داستان یا گفتار راوی و قهرمانان داستان درباره خویش و جهانشان، گرایش آن داستان را در نسبت با حرکت یا سکون و ایستاییاش به صورت خاص، و ژانر رمان به صورت کلی مد نظر قرار گرفته است. این نگاه با تکیه بر مفاهیم ژانر رمان، حماسه، آستانه، پیوستار زمانی-مکانی«کرونوتوپ» از نگاه باختین صورتبندی شده است. بر این اساس در پایان رمان شوهر آهو خانم، حرکت سیدمیران که از خیابان شروع و به گاراژ رسیده بود در بازگشتی ایستا به خانه منتهی میشود؛ در سووشون یوسف به مثابه دیگری زری کشته و حذف میشود؛ و حرکت خالد در رمان همسایهها از خانهای محصور آغاز میشود، در خیابان تداوم مییابد و به زندان ختم میشود.
کلمات کلیدی: آستانه, پایان بندی, پیوستار, رمان, کرونوتوپ
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1681225/