CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

مدلسازی اجماعی هجوم بالقوه کهور پاکستانی (Prosopis juliflora (SW.) DC) در منطقه مکران

عنوان مقاله: مدلسازی اجماعی هجوم بالقوه کهور پاکستانی (Prosopis juliflora (SW.) DC) در منطقه مکران
شناسه ملی مقاله: JR_SCJS-21-1_012
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

محدثه امیری - گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران گروه علوم کشاورزی، دانشگاه فنی و حرفه ای، تهران، ایرا ن
محمد شفیعی زاده - گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران
مصطفی ترکش - گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران
سید مصطفی مسلمی - گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران

خلاصه مقاله:
سابقه و هدف: گیاهان مهاجم، در حال حاضر مورد توجه اکولوژیست­ ها، حافظان محیط زیست و مدیران منابع طبیعی هستند و به دلیل گسترش سریع تنوع زیستی را کاهش می ­دهند. این گونه ­ها تغییراتی را در فرآیندهای بوم ­شناختی، ساختار و کارکرد جامعه در اکوسیستم ­های طبیعی ایجاد می ­کنند. بارزترین تغییر در مناطق مورد هجوم، کاهش تنوع زیستی و ایجاد اجتماع خالصی از گیاهان مهاجم می­ باشد. یکی از گونه­ های مهاجم در کشور کهور پاکستانی (Prosopis juliflora) می­ باشد که به دلیل مقاومت به شرایط نامساعد محیطی، در حوزه بیابان ­زدایی، کنترل بیولوژیک و تثبیت تپه­ های ماسه ­ای روان در مناطق جنوبی کشور حائز اهمیت است.مواد و روش ­ها: در مطالعه حاضر، کارایی پنج مدل متمایز کننده گروهی (GLM، GBM، ANN، SRE، RF) و یک مدل پروفیل (MAXENT) و اجماع آن­ها با رویکرد میانگین وزنی در مدل­سازی پراکنش مکانی این گونه در منطقه مکران و تعیین مهم ­ترین عوامل محیطی موثر بر پراکنش هجوم مورد بررسی قرار گرفت. با ثبت ۶۳ نقطه رخداد و ۱۰۰ نقطه غیاب طی برداشت میدانی، استفاده از متغیرهای اقلیمی، فیزیوگرافی و انسانی به عنوان متغیرهای محیطی، و ارزیابی کارایی مدل ­ها با معیارهای سطح زیر منحنی، TSS، شاخص­ های حساسیت و ویژه ­انگاری پتانسیل هجوم گونه مشخص گردید.نتایج و بحث: از میان الگوریتم­ های مجزا، با توجه به معیارهای ارزیابی مستقل از آستانه و وابسته به آستانه، دو تکنیک مبتنی بر یادگیری ماشینی شامل RF و GBM گستره مورد هجوم این گونه را با صحت و توانایی تشخیص بالاتری پیش ­بینی کردند. همچنین معیارهای صحت­ سنجی در پیش­ بینی اجماعی نسبت به تمام الگوریتم ­های مجزای مدل­ سازی میانگین بیشتری را به خود اختصاص دادند. طبق مدل اجماعی، گستره هجوم کهور پاکستانی تقریبا ۱۵ درصد از کل منطقه مورد مطالعه را به خود اختصاص داده است. پس از تعمیم مدل­ ها به فضای جغرافیایی مشخص شد که مناطق مورد هجوم گونه به صورت نواری یکدست در سواحل دریای عمان و خلیج فارس گسترش یافته­اند. ارزیابی اهمیت متغیرها حاکی از این بود که متغیر ارتفاع از سطح دریا با توجیه نمودن تقریبا نیمی از تغییرات در مدل اجماعی به­ عنوان مهمترین متغیر مستقل، بیشترین تاثیر را در پراکنش گونه دارد. متغیر فاصله از جاده در درجه بعدی اهمیت قرار دارد، اما جهت شیب کم اهمیت ­ترین متغیر محیطی موثر بر پراکنش هجوم عنوان شد. بر اساس منحنی ­های عکس­ العمل گونه، اوج احتمال حضور گونه در ارتفاع ۵۰ متری از سطح دریا و فاصله کمتر از ۵۰ متری جاده مشاهده می­شود. همچنین در صورتیکه درجه حرارت در گرم­ترین ماه و سردترین فصل سال به ترتیب بیش از ۳۴ و ۱۴ درجه سانتیگراد، و ضریب تغییرات بارندگی نیز بین ۱۵۰-۱۰۰ باشد، گونه حداکثر احتمال حضور را دارد.نتیجه­ گیری: مشخص شد که الگوریتم­ های تلفیق شده در چارچوب مدل ­سازی اجماعی، صحت بالاتری را نشان دادند و نقشه ­های حاصل از پراکنش بالقوه هجوم گونه این امکان را فراهم می­ آورند تا با ارائه راهکارهای مدیریتی و طرح­ ریزی­ های حفاظتی در جهت حفاظت از گونه­ های بومی، گستره پراکنش گونه­ های مهاجم را محدود و مدیریت کرد. در واقع، از نتایج این مطالعه می ­توان به عنوان مبنایی برای پایش ­های بعدی جهت ممانعت از گسترش بیشتر گونه ­های مهاجم و ایجاد تعادلی بین برنامه ­های حفاظت از پوشش گیاهی بومی منطقه و اقدامات مدیریتی بیابان­ زدایی استفاده نمود.

کلمات کلیدی:
رویکرد اجماع, هجوم زیستی, متغیرهای محیطی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1704164/