پریسا مطبوع رفتار حقی - دانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه مشاوره، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلام ی، رشت، ایرا ن
سمیرا حبیبی - استادیار، گروه مشاوره، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ا یرا ن

افسردگی پس از زایمان یکی از موارد شایع بعد از زایمان است که بر جنبه های زندگی زنان تاثیرات مخربی برجای می گذارد؛ لذا توجه به جنبه های مختلف آن یکی از اساسی ترین اهداف بهداشت روان محسوب می شود. هدف پژوهش تعیین رابطه خشونت خانگی و حمایت اجتماعی با افسردگی پس از زایمان در زنان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر رشت بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان متاهل دارای فرزند مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر رشت در سه ماهه اول سال ۱۴۰۱ به تعداد تقریبی ۲۲۰۰ نفر بود. از این بین نمونه ای به حجم ۳۲۷ نفر با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های افسردگی پس از زایمان ادینبرگ )۱۹۸۷(، خشونت خانگی پورنقاش تهرانی )۱۳۸۴( و حمایت اجتماعی چندبعدی زیمت و همکاران )۱۹۹۸( را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیونچندگانه به روش گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین نمره کلخشونت خانگی و مولفه های خشونت روانی و خشونت فیزیکی با افسردگی پس از زا یمان زنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد .)P<۰/۰۱( بین نمره کل حمایت اجتماعی و مولفه های حمایت خانواده، و حمایت دوستان با افسردگی پس از زا یمان زنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد .)P<۰/۰۵( نتا یج تحلیل رگرسیون نیز نشان دادمتغیرهای خشونت فیزیکی، و خشونت روانی به صورت مثبت و متغیرهای حمایت خانواده، حمایت افراد مهمدیگر، و حمایت دوستان به صورت منفی و در مجموع ۵۷/۵ درصد از تغییرات تغییرات افسردگی پس از زایماندر زنان را پیش بینی میکنند .) P<۰/۰۱( بر این اساس می توان نتیجه گرفت که خشونت خانگی و حمایت اجتماعی با افسردگی پس از زایمان در زنان رابطه داشته و قادر به پیش بینی معنادار آن هستند.

خشونت خانگی، حمایت اجتماعی ادراک شده، افسردگی پس از زایمان