مهدی زیرک - دانش آموخته دکتری مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.

پژوهش حاضر به منظور بررسی استانداردهای حرفه ای روسای دانشگاهها (به وی‍ژه در حوزه آموزش) و به منظور ارائه چارچوب مناسب برای ارتقای کیفی مدیریت آموزش عالی انجام گرفته است. دراین مطالعه سه سئوال بنیادی مورد بررسی قرارگرفته است: ۱-استانداردهای حرفه ای روسای دانشگاهها کدام است ؟ ۲-الگوی مناسب برای ارتقای استانداردهای حرفه ای روسای دانشگاهها کدام است ؟ ۳-درجه تناسب الگوی پیشنهادی از نظر متخصصان آموزش عالی کدام است؟ این پژوهش از نوع توصیفی است و برای اجرای آن از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضای هیات علمی دانشگاههای: فردوسی مشهد، واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه ۹ (خراسان)، بیرجند و سبزوار تشکیل می دهند، که تعداد کل آنها بر اساس آمار اخذ شده در تاریخ مهرماه ۱۳۸۶، ۱۵۰۰ نفر می باشد، که از طریق نمونه گیری طبقه ای – نسبی تعداد ۹۷ نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و پرسشنامه محقق ساخته (یک پرسشنامه بازپاسخ از طریق فن دلفی و دو پرسشنامه بسته پاسخ با طیف لیکرت) استفاده شده است که پس از تعیین روائی و پایائی در اختیار نمونه آماری قرار گرفته است. برای تحلیل اطلاعات و داده ها در بخش توصیفی از جدول توزیع فراوانی و درصد و در بخش استنباطی از آزمون های t همبسته، کی دو فریدمن و نسبت بهره گیری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و Minitab و نرم افزار Lisrel انجام گرفته است.  از جمله نتایج پژوهش حاضر، این که: ۱-وضعیت موجود استانداردهای حرفه ای (دانش مهارت، توانایی و نگرش و گرایش) روسای دانشگاه های مورد مطالعه در حد مطلوبی نیست. ۲-از نظر برخورداری روسای دانشگاههای مورد بررسی از استانداردهای حرفه ای در وضع موجود، مولفه های مهارت و توانایی، دارای رتبه اول، بعد از آن در رتبه دوم مولفه نگرش و گرایش قرار دارد و در درجه سوم مولفه دانش قرارگرفته است. ۳-از نظر وضع مطلوب و مورد انتظار استانداردهای حرفه ای روسای دانشگاهها، مولفه نگرش و گرایش دارای بیشترین اهمیت، مولفه مهارت و توانایی در درجه دوم و مولفه دانش در رده سوم قرارگرفته است

استانداردهای حرفه ای, روسای دانشگاهها, متخصصان آموزش عالی, آموزش عالی, مدیریت آموزش عالی