نقد روانشناسانه ی اشعار ژاله قائم مقامی از منظر رویکرد روانکاوی لکان با تاکید بر افریننده ی اثر هنری
عنوان مقاله: نقد روانشناسانه ی اشعار ژاله قائم مقامی از منظر رویکرد روانکاوی لکان با تاکید بر افریننده ی اثر هنری
شناسه ملی مقاله: JR_ISLART-20-49_001
منتشر شده در در سال 1402
شناسه ملی مقاله: JR_ISLART-20-49_001
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:
مریم اشکانی - دانشجوی دکتری ادبیات غنایی،دانشکده ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز،ایران.
پروین گلی زاده - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز،ایران
مختار ابراهیمی - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز،ایران
خلاصه مقاله:
مریم اشکانی - دانشجوی دکتری ادبیات غنایی،دانشکده ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز،ایران.
پروین گلی زاده - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز،ایران
مختار ابراهیمی - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز،ایران
نقد روانکاوانه، نقدی مبتنی بر روانشناسی جدید از فروید به بعد است. این نقد گرایش های گوناگونی را دربرمی گیرد. از مطالعه آفریننده اثر ادبی و مطالعه اثر ادبی گرفته تا مطالعه تاثیرات آثار ادبی بر خواننده و نیز چگونگی خلق یک اثر. ژاک لاکان (۱۹۸۱-۱۹۰۱م)، پزشک، روانکاو و فیلسوف فرانسوی با طرح رویکرد «بازگشت به فروید»، زمینه منتقدان ادبی به شیوه نوین به کارگیری روانکاوی در بازخوانی متون ادبی گردید. در پژوهش حاضر، اشعار ژاله قائم مقامی بر مبنای رویکرد روانکاوی لاکان مورد بازخوانی قرارگرفته است. مسئله در این پژوهش این است که چگونه می توان براساس دوگانگی های مشهود مابین امیال شاعر و پایبندی وی به اصول و قوانین اجتماعی و نشانه های زبانی موجود در اشعار او، رشد روانی سوژه (شاعر) را تحلیل کرد. مطابق با نظریه روانکاوی لاکان، شاعر (سوژه) دچار نوعی دوگانگی یا انشقاق است. سوژه (شاعر)، پس از عبور از مرحله خیالی و ورود به ساحت نمادین، با پذیرش نام پدر به سلطه اجتماع گردن می نهد. ازاین رو معشوق که می بایست جایگزین مادر (ابژه دیگری کوچک) گردد، دارای هویتی موهوم و خیالی ست. فقدان تابوشکنی شاعر (سوژه) و کارکرد مکانیسم دفع امیال در شعر او، از پیامدهای پایبندی وی به هنجارهای اجتماعی و پذیرش نام پدر به عنوان مهم ترین مولفه روانی در شعر اوست. یکی از ابعاد مهم در آفرینش اثر هنری نیز بعد روانشانسانه فرد است.اهداف پژوهش:بررسی ساختار روانی شاعر (سوژه) به عنوان آفریننده اثر هنری و پیگیری نشانه های زبانی در اشعار وی، از جهت تبیین مراحل رشد روانی سوژه بر مبنای رویکرد روانکاوی لکان.بازنمایی هویت موهوم معشوق در اشعار ژاله، و مظاهر دوگانگی و انشقاق موجود مابین امیال و عواطف شاعر و پایبندی وی به اصول و مبانی اجتماع.سوالات پژوهش:آیا گذر از حیث خیالی به ساحت (حیث) نمادین، دارای نشانه ها و نمودهای زبانی در شعر شاعر است؟شاعر به عنوان سوژه، تا چه اندازه اشخاص پیرامون خود را به عنوان ابژه دیگری بزرگ، جانشین مادر (ابژه دیگری کوچک) ساخته است؟
کلمات کلیدی: ژاک لکان, ساحت خیالی, ساحت نمادین, امر واقع, ابژه دیگری کوچک
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1732503/