عباس صادقی سرچشمه - دانشجوی دکتری مددکاری اجتماعی

یکی از ارزش های اساسی در مددکاری اجتماعی برابری می باشد. مفهوم برابری در طول تاریخ، موضوع تاملات بسیار بوده است و معانی متفاوتی را در برمی گیرد. روش پژوهش مطالعه حاضر به صورت مروری و به شکل نظام مند انجام گرفته است. در این مطالعه از منابع اصلی تحقیق مانند کتاب های مرتبط، مقالات استخراج شده از سایت های پژوهشی اصلی مانند گوگل اسکولار، اسکوپوس و . . . استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که نگرانی های مداوم در مورد نابرابری های اجتماعی در تاریخ مددکاری اجتماعی وجود داشته است. دیدگاه های اولیه در تاریخ مددکاری اجتماعی نسبت به شرایط اجتماعی و مسائلی نظیر جنسیت، نژاد، بی خانمانی، محرومیت و فقر بی تفاوت بود. نگرانی ها و دغدغه هایی که در سال های اخیر در موردتوجه به گروه های مختلف به لحاظ جنسیتی، نژادی، قومیتی، هویتی، ناتوانی، افراد محروم مطرح شده است باعث شکل گیری جنبش ها و نظریات مختلفی در مددکاری اجتماعی شده است تا صدای هویت های متفاوت شنیده و درک شود و همچنین به تفاوت های هویتی و زیرگروه های مختلف در یک گروه خاص توجه شود. این دیدگاه ها در مددکاری اجتماعی شامل دیدگاه های انتقادی، فمینیست ها به ویژه فمینیست های پسانوینی، پارادایم برابری ستم ها، رویکرد ضد تبعیض و ضد ستم، رویکردهای حساسیت فرهنگی نژادی و پست مدرن می باشد که هرکدام از آن ها به نوعی بر تفاوت های هویتی و تمایزاتی که بین گروه های مختلف جامعه وجود دارد تاکید دارند که در رفاه و دریافت خدمات مددکاری اجتماعی هم تاثیر دارد و زمینه برای شکل گیری مفهوم برابری تمایزیافته در مددکاری اجتماعی ایجاد شد.

برابری، برابری تمایزیافته، مددکاری اجتماعی، نژادپرستی، فمینیسم، مددکاری اجتماعی فمینیستی، عدالت اجتماعی