دلتنگی و خرده گیری فرهیختگان از سامانه کارگاه هستی در آینه ادبیات فارسی
عنوان مقاله: دلتنگی و خرده گیری فرهیختگان از سامانه کارگاه هستی در آینه ادبیات فارسی
شناسه ملی مقاله: JR_DEHKH-15-57_012
منتشر شده در در سال 1402
شناسه ملی مقاله: JR_DEHKH-15-57_012
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:
مژده شفیعی - استادیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد انار، دانشگاه آزاد اسلامی، انار، ایران.
خلاصه مقاله:
مژده شفیعی - استادیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد انار، دانشگاه آزاد اسلامی، انار، ایران.
یکی از نشانههای دلتنگی و آزردگی دانشوران و خردورزان از سامانه یا نظام هستی روزگار خود، خردهگیریهایی است که در آینه ادبیات به چشم میخورد. آزردگی از نداشتن جایگاه اجتماعی فراخور دانش و هنر خود، دلتنگی از تنگدستی، نبودن آزادی گفتار و کرداربرای بیان دیدگاههای علمی و فلسفی، ناآگاهی شهروندان و ... است که واگویه آنها پیوسته با فرافکنیهایی چونان؛ نسبت دادن دشواریها به چرخ و فلک که ریشه در فرهنگ زروانی دارد و یا قضا و قدر که به خواست و اراده خداوند تعالی برمیگردد؛ اظهار میشود. کمتر رخ میدهد که کسی ساحت زور و زر و تزویر را که بر جامعه آنان حکم میرانند، بیالاید.بنابراین خردورزان هنرور، سامانه اجتماعی و گاه نظام هستی را دارای نظم احسن ندیدهاند. پارهای از خردمندان از دریچه حکمت و فلسفه به موضوع نگریستهاند و برخی هم از دیدگاه دین و عرفان. دریغا که کمتر رخ داده است تا به ناآگاهیهای تودهها و کژتابی کشورسالاران پرداخته گردد و به گونهای استوار پای دولتمردان و دارندگان زور و زر و تزویر به میان آید. هنرمندی سامانه هستی را با آیین دریا میشمارد و دیگری بر این کژتابی، قانون گردباد نام میدهد. نگارنده این گفتار میکوشد تا به روش (توصیفی -تحلیلی) به بررسی برخی از دلخوریهای فرهیختگان هنرور بپردازد و بر خاستگاه های آنان انگشت بنهد.
کلمات کلیدی: خرده گیری و فرافکنی, نظام احسن, دیدگاه زروانی, کژتابی های اجتماعی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1734980/