CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

درآمدی بر (روش شناسی) تحلیل ساختگرای داستان

عنوان مقاله: درآمدی بر (روش شناسی) تحلیل ساختگرای داستان
شناسه ملی مقاله: JR_RPRAZI-2-2_001
منتشر شده در در سال 1392
مشخصات نویسندگان مقاله:


خلاصه مقاله:
در نیمه دوم قرن بیستم، داستان به عنوان یک ساختار زبانی توجه پژوهشگران ادبی را برانگیخت. کلود لویاشتراوس، اسطوره را تحلیل ساختاری نمود و ثابت کرد که داستان و زبان دارای ساخت یکسانی هستند. رولان بارت هم بین جمله و گفتمان روابط هم­ترازکننده­ای را کشف کرد و ادعا کرد  که گفتمان را هم می­شود تحلیل زبان­شناسانه کرد. بارت عقیده داشت که شکل­گیری داستان نتیجه روابط کنشگرانی است که دارای هویت­های روان­شناسانه نیستند، بلکه وجودشان در گرو روابطی است که در عرصه داستان با کنشگرهای دیگر برقرار می­کنند. در این مرحله، همگرایی نظریات زبانی فردیناند دو سوسور با آرای لوی اشتراوس و بارت و قابلیت کاربرد این آرا در تحلیل متون ادبی، زمینه­های مساعدتری را ایجاد کرد که منجر به حذف برخی از سنت­های فکری قبلی و تاسیس «عقلانیت­های جدید» شد و تزوتان تودورف از وجود یک «انگیزه بی­قید و شرط» در داستان خبر داد که هرچند همواره از صحنه داستان غایب است، آن را به فضایی برای جستجوی همیشگی معنی توسط خواننده تبدیل می­کند. پژوهش­های جاناتان کالر نیز عمدتا بر روند تولید معنی در داستان متمرکز بود. از دید کالر هم، معنی در داستان از طریق خواندن  به عنوان عملی برای تحلیل انتقادی آن تولید می­شود. گفتار حاضر عمدتا می­خواهد توصیف تحلیلی فشرده­ای از برخی از این روش­شناسی­ها و چگونگی کاربست آنها در خواندن ادبیات داستانی ارائه دهد تا پژوهشگران ایران بیش از پیش به نقد ساختگرایانه ادبیات فارسی بپردازند. این گفتار همچنین داستان کوتاه «نقاش باغانی» نوشته هوشنگ گلشیری را به عنوان نمونه و براساس نظریات ­کالر تحلیل می­کند، و به این نتیجه می­رسد که میان زبان و داستان روابط بینابینی وجود دارد، به طوری­که بازتولید گفتمان داستان نه در گرو خلاقیت ناب نویسنده، بلکه حاصل روابط معنی­دار عناصر زبان در ناخودآگاه خواننده است.

کلمات کلیدی:
کلید واژه­ها: زبان, داستان, ساختگرایی, بینامتنی, بارت

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1743925/