رقیه روح زاد شیخجان - کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه پیام نور واحد نسیم شهر رباط کریم
مدینه باقری - کارشناسی علوم تربیتی گرایش آموزش پیش دبستان و دبستان دانشگاه آزاد اسلامی واحد پرند
نگین مقدم خامسلو - کارشناسی روانشناسی دانشگاه پیام نور واحد تهران جنوب
سکینه باقری - کارشناسی علوم تربیتی گرایش پیش دبستان و دبستان دانشگاه پیام نور پرند

در دهه های اخیر، توجه به جنبه های گوناگون آموزش و پرورش به منظور توسعه جامعه و افزایش سطح توانمندی افراد، به ویژه دانش آموزان، بیش از پیش در دستور کار قرار گرفته است. در این راستا، سواد عاطفی به عنوان یکی از پیشرفته ترین مفاهیم در حوزه آموزش و پرورش وارد عرصه تحقیقات شده است. سواد عاطفی، به توانایی فهم و مدیریت احساسات خود و دیگران، تشخیص احساسات و ارتقاء ارتباطات میان فردی پرداخته و نقش مهمی در ایجاد تعادل روانی و اجتماعی افراد ایفا می کند. از این رو، ارتقاء سطح سواد عاطفی در جامعه می تواند بهبودی چشمگیر در روند آموزش و پرورش به همراه داشته باشد. با وجود این توجه و اهمیت، چالش های گوناگونی نیز در راستای ترسیم مسیری کارآمد در بهبود سواد عاطفی و ادغام آن در برنامه های آموزشی وجود دارد. یکی از چالش های اساسی، شناسایی راهکارهایی است که بتوانند به عنوان پله های پیشرو در جهت آموزش و تربیت افراد با سواد عاطفی قوی عمل کنند. به علاوه، فهم دقیق تر و عمیق تر از ارتباطات و اثرات سواد عاطفی در حوزه های مختلف زندگی افراد نیز مورد نیاز است. در این مقاله، تلاش داریم تا به بررسی چالش ها و فرصت های موجود در زمینه سواد عاطفی پرداخته و راهکارهایی ارائه دهیم که به تعزیز و بهبود برنامه آموزشی با تمرکز بر سواد عاطفی کمک کنند. با توجه به تحولات فعلی و نیازهای جامعه، به ارائه پیشنهادات عملی برای یک روند پیشرو در حوزه سواد عاطفی و ادغام آن در سیاق آموزش و پرورش خواهیم پرداخت. امید است که این مقاله، در جهت توسعه بهترین راهبردها و رویکردهای آموزشی با تمرکز بر سواد عاطفی، مورد توجه محققین، اساتید، و تصمیم گیرندگان حوزه آموزش و پرورش قرار گیرد و به بهبود مستمر این حوزه کمک کند.

هوش هیجانی، سواد عاطفی، مدرسه، آموزش، احساسات