CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

نزاع درباره قیاس و رای و استحسان(۲)

عنوان مقاله: نزاع درباره قیاس و رای و استحسان(۲)
شناسه ملی مقاله: JR_FIQH-5-3_004
منتشر شده در در سال 1351
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمد الخضری بک - نامشخص

خلاصه مقاله:
(این چکیده با نظر کارشناس است)صحابه و تابعین،اگر نصی را در کتاب خدا و سنت پیامبرش پیدا نمیکردندبه "رای"توسل میجستند وآنچه از فتاوی ایشان استنباط میشود:رای عبارت ازحکمی است که از روی قواعد عمومی دین مانند قول پیغمبر(ص):"لاضرر و لاضرار"و"دع مایربیک الی مالا بربیک"استباط شده باشد.آنها اصل معینی را در نظر نمیگرفتندکه حادثه مورد فتوا را بآن تشبیه کنند.مثلا عمر حکم کردکه جوی آب همسایه محمد بن سلمه از زمین او بگذردو گفت:این عمل بنفع همسایه اواست و به خودمحمد بن سلمه نیز زیانی نمیرساند.در اینجا اصل معینی در نظر گرفته نشده است.بلکه قاعده عمومی(مباح بودن چیزنافع وممنوع بودن شیء مضر)موردنظربوده است.این را در عرف فقهاء(مصالح مرسله)میگویند.یعنی مصالحی که از روی اصل معینی نیست.(روشن است که)اگر بر این رای زیاد عمل کنندو درآن توسع را جایز شمارندزیانی بزرگ در بر خواهد داشت.زیرا ممکن است گاهی احادیث و سنن را ترک کنند.مخصوصا اگر رای دهنده زیاد دنبال حدیث نرفته باشد وممکن است فقیهی که در شهری ساکن بود،نتواند از تمام حدیثی که در تمام شهرها پراکنده است آگاه گردد.و..

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1756886/