محمود صیادی - دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان،کرمان ،ایران
هانیه اکبری - کارشناسی روانشناسی،دانشگاه سیستان و بلوچستان،زاهدان،ایران
زهرا باقری - کارشناسی آموزش ابتدایی،دانشگاه فرهنگیان رسالت،زاهدان،ایران

هدف اصلی پژوهش حاضر آموزش تفکر مناسب بر رشد خودکارامدی دانش آموزان ابتدایی نصرت آباد است که به صورت توصیفی- همبستگی در اسفند ۱۴۰۱ انجام شد در این پژوهش از پرسشنامه ی محقق ساخته ی ۳ سوالی ۴ گزینه ای با ضریب آلفای کرونباخ ۰/۷۶۴ و جامعه ی اماری کلیه دانش آموزان ابتدایی آموزش و پرورش نصرت آباد که ۸۵۶نفر به عنوان نمونه ی آماری به شیوه ی تصادفی انتخاب شدند؛ تفکر انتقادی و حل مسئله از نظر ماهیت یکی هستند و هر دوی آنها از انواع مهارتهای تفکر به حساب می آیند. به عقیده سیفرت، تفکر انتقادی بیشتر با فرایند تفکر و حل مسئله بیشتر با فرآورده یا نتیجه تفکر سر و کار دارد و بسیاری از روانشناسان برای آنها مراحل آموزش و یادگیری یکسان پیشنهاد داده اند تقریبا تمام افراد میتوانند کارهایی که میخواهند انجام دهند، چیزهایی که میخواهند تغییر دهند و مواردی که میخواهند به آن برسند را شناسایی کنند خودکارآمدی عبارت است از اعتقاد و باور به قابلیتهای خود برای سازماندهی و اقدام در مدیریت موقعیتهای پیش رو. به بیان دیگر خودکارآمدی باور خود شخص به توانایی موفقیت در یک موقعیت خاص است براساس استنباط های انجام شده می توان نتیج گرفت که بین تفکر مناسب و رشد خودکارامدی در دانش آموزان ابتدایی نصرت آباد همبستگی مثبت ومعنی دار ورابطه ی مستقیم وجود دارد پیشنهاد می شود چرا که بین مولفه های انتخابی چون منش، دانش واقتدار با خودکارامدی همبستگی مثبت ومغنی داری وجود دارد، پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی پیرامون ارتباط مولفه های تفکر و خودکارامدی مقالاتی نوشت.

آموزش تفکر مناسب، خودکارامدی ، دانش آموزان ابتدایی، نصرت آباد.