مهرناز آروان - کارشناسی، آموزش ابتدایی،دانشگاه فرهنگیاناداره آموزش و پرورش شهرستان دورود، آموزشگاه هاجر

در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در دبستان دخترانه هاجر بعنوان آموزگار مشغول به خدمت شدم. با دانش آموزی به نام مونا مواجه شدم که دچار اختلال در خواندن شده بود. رفتاری از قبیل شلوغی، بی حوصلگی از خود نشان می داد و نمی توانست به خوبی بخواند. در هجی کردن کلمات مشکل داشت و در تخیل و تجسم کلمات، ذخیره سازی و بازیابی اسامی حروف اشکالات زیادی داشت همچنین نمی توانست حروف را به خوبی ترکیب کند و مونا همچنین خط ناخوانا داشت و در استفاده کردن از حروف پریشان بود، حروف همخوان مثل (ب) و (پ) را جایگزین هم می کرد. برای گردآوری اطلاعات روش هایی وجود دارد؛ با توجه به موضوع پژوهش به نظر می رسید که ما مجبور باشیم از چند روش ترکیبی برای جمع آوری اطلاعات استفاده نماییم. در این پژوهش روشهای مشاهده، مشاهده مشارکتی و مصاحبه را انتخاب نمودم. برای رفع مشکل مونا از والدینش خواستم ،که بیشتر به او توجه کنند و با فرزند خود در هنگام درس خواندن با ملایمت و مهربانی برخورد کنند و برای مطمئن شدن از اینکه مونا هیچ گونه اختلال بینایی و شنوایی ندارد او را به دکتر ارجاع دهند و همچنین یک انگیزه مضاعف در مونا ایجاد کنند تا ایشان به اهمیت و نقش درس خواندن در زندگی پی ببرد به نظر می رسد که عواملی از جمله، آموزش های نامطلوب خواندن، مشکلات ادراک شنیداری، مشکلات ادراک دیداری و مشکلات مراحل زبان می تواند دلیلی باشد بر علل اختلال در خواندن؛ اما با بررسی هایی که به عمل آمد متوجه شدم که با انگیزه می توان اختلال۱در خواند مونا را برطرف کرد.

اختلال خواندن، ذخیره سازی و بازیابی کلمات، خط ناخوانا