کیمیا منافی - دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی،دانشکده علوم رفتاری،گروه روانشناسی بالینی تهران،ایران
مرجان پشت مشهدی - استادیار دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی،دانشکده علوم رفتاری، گروه روانشناسی بالینی،تهران،ایران

هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تنظیم هیجانی بین ابعاد ظرفیت ذهنی سازی و نشانه های اختلال خوردن است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی است و از لحاظ نحوه جمع اوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی (رگرسیون) میباشد. جامعه اماری پژوهش حاضر شامل دانشجویانی است که در سال تحصیلی ۱۴۰۲؛۱۴۰۱ در دانشگاه شیراز مشغول تحصیل هستند.حداقل حجم نمونه با توجه به وضعیت توزیع اختلالات خوردن در جامعه دانشجویان و بر اساس فرمول گرین و با احتساب ۳۰ درصد ریزش ۱۴۳نفر تخمین زده شد.شرکت کنندگان پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس، از دانشجویان در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شیراز انتخاب خواهند شد و ابزار های پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناسی ،مقیاس دشواری در تنظیم هیجان ،مقیاس بهوشیاری،مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو،شاخص واکنش پذیری بین فردی ،آزمون ذهن خوانی از طریق چشم ها،مقیاس تشخیصی اختلالات خوردن است که به صورت انلاین در اختیار انها قرار گرفت و لینک پرسشنامه ها برای دانشجویان در دانشگاه شیراز ارسال شد ،سپس پاسخ ها جمع اوری و وارد spss شد.پس از جمع آوری پرسشنامه ها، برای تحلیل داده های پژوهش از شاخصها و روشهای آماری توصیفی (میانگین انحراف استاندارد، واریانس و فراوانی) آمار استنباطی (همبستگی) استفاده شد. .نتیجه پژوهش حاضر بیان میکند که بین تنظیم هیجان و ابعاد ظرفیت ذهنی سازی در افراد دارای نشانه های اختلال خوردن رابطه وجود دارد. متغیر دشواری در تنظیم هیجان توانست اختلال خوردن را به صورت معناداری پیشبینی کند همچنین متغیرهای به هوشیاری و ناگویی هیجانی توانستند دشواری در تنظیم هیجان را به صورت معناداری پیشبینی کنند.(.(P ۰/۰۵ با مرور نتایج پژوهش حاضر در زمینه ظرفیت های ذهنی سازی و تنظیم هیجان، به نظر می رسد که این تعاملات دوتایی همچنان یکی از عوامل مهم در نشانه های اختلال خوردن محسوب میشود.

ظرفیت ذهنی سازی،تنظیم هیجانی،نشانه های اختلال خوردن.