عباس رمضانی باصری - دانشجوی دکتری جامعه شناسی اقتصادی و توسعه دانشگاه یاسوج
مریم مختاری - دانشیار علوم اجتماعی دانشگاه یاسوج
مجید فولادیان - دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد
رامین مرادی - استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه یاسوج

هدف از این پژوهش، بررسی عوامل دافعه و جاذبه در مهاجرت روستائیان از طریق تمرکز بر روایت های مهاجران می باشد. اغلب تحقیقاتی که به این موضوع پرداخته اند عموما تفسیر ذهنی مهاجران نسبت به عوامل موثر در دفع مبدا و جذب مقصد را نادیده گرفته اند. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، خانواده هایی هستند که از منطقه کامفیروز مهاجرت کرده اند و در شهرک های سعدی و جوادیه شیراز مستقر شده اند. در این پژوهش از روش روایت پژوهی به منظور دستیابی به روایت زندگی این افراد استفاده شده است. پس از ۲۲ مصاحبه عمیق اشباع نظری حاصل شد و چهار مدل بدست آمد؛ ۱.مدل خانواده های مهاجر دارای فقر اقتصادی ۲. مدل خانواده هایی که دچار دگرگونی ارزشی-هنجاری شده اند ۳. مدل زمین داران روستایی ساکن در حاشیه شهر و ۴. مدل خانواده های علاقه مند به کار و تلاش دائمی ( فرهنگ کار). تحلیل نتایج بیانگر این است که از دیدگاه مشارکت کنندگان عوامل دافعه مبدا عبارتند از توسعه نیافتگی، بیکاری فصلی، نبود امکانات رفاهی و آموزشی، نظارت جمعی شدید و نقض حریم زندگی شخصی و عوامل جاذبه شهری نیز کسب منزلت اجتماعی بالاتر، جهت گیری مدرن، وجود شبکه آشنایان قبلی، فراهم بودن امکانات آموزشی مناسب و امکانات رفاهی بالاتر در شهر می باشد.

روایت, تفسیر ذهنی مهاجر, جاذبه, دافعه, مهاجرت