خوانشی بینامتنی بر دو داستان از مثنوی و دکامرون
عنوان مقاله: خوانشی بینامتنی بر دو داستان از مثنوی و دکامرون
شناسه ملی مقاله: JR_MMJ-19-71_004
منتشر شده در در سال 1402
شناسه ملی مقاله: JR_MMJ-19-71_004
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:
افسانه سعادتی - استادیار دانشگاه هنر اصفهان
حسن یزدان پناه - استادیار دانشگاه هنر اصفهان
خلاصه مقاله:
افسانه سعادتی - استادیار دانشگاه هنر اصفهان
حسن یزدان پناه - استادیار دانشگاه هنر اصفهان
یکی از روش های شناخت عمیق متون، بررسی تعامل بین آثار مختلف است؛ زیرا نویسندگان، خواه ناخواه تحت تاثیر آثار یکدیگر هستند. موضوع اصلی این جستار، خوانش بینامتنی دو داستان از مثنوی معنوی و دکامرون بر مبنای نظریه ترامتنیت ژنت است. «آن صوفی که زن خود...» قصه ای از مثنوی است که از نظر بن مایه ها با قصه «هیچ آدابی و ...» و یا «وقتی چاره، منحصر به فرد می شود»، از دکامرون شباهتهایی دارد: بی وفایی،خیانت، کام جویی و شهوت رانی و حیله زنان و ترس از رسوایی از جمله بن مایه های مشترک این داستان ها و تشکیل دهنده بنیان اصلی آنها است. پژوهش حاضر به شیوه تحلیلی تطبیقی برآن است تا ضمن قیاس این دو اثر کلاسیک، به بیان وجوه اشتراک و افتراق این داستان ها بپردازد. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که بوکاچیو در حکایاتش به طرز قابلتاملی، قصه ای از مثنوی را بازآفرینی کرده است. این پژوهش توانسته است از سویی زمینه مساعد را برای بخشی از مطالعات تطبیقی فراهم سازد و از دیگر سو، راهگشای مطالعات در حوزه مولوی پژوهی باشد.
کلمات کلیدی: دکامرون, مثنوی معنوی, بینامتنیت, بن مایه, داستان
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1768221/