بررسی تطبیقی داستان ) خر گیری( مولانا و داستان )کەری بێگار ( استاد هەژارموکریانی
عنوان مقاله: بررسی تطبیقی داستان ) خر گیری( مولانا و داستان )کەری بێگار ( استاد هەژارموکریانی
شناسه ملی مقاله: ICMHSR13_064
منتشر شده در سیزدهمین کنفرانس بین المللی پژوهش های مدیریت و علوم انسانی در سال 1402
شناسه ملی مقاله: ICMHSR13_064
منتشر شده در سیزدهمین کنفرانس بین المللی پژوهش های مدیریت و علوم انسانی در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:
طاهر قاسمی - کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه خوارزمی تهران ،دبیر عربی شهرستان بوکان
خلاصه مقاله:
طاهر قاسمی - کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه خوارزمی تهران ،دبیر عربی شهرستان بوکان
ادبیات تطبیقی علمی است که عموما به بررسی روابط ادبیات یک ملت با ادبیات دیگر ملل می پردازد، ودر آن از نحوه ی انتقال آثار ادبی یک ملت به ادبیات دیگر ملتها سخن گقته می شود. دا ستان چنین ا ست شخصی با هول و هراس و رنگی پریده به خانه ای پناه برد . صاحبخانه گفت : عمو جان چرا هراسانی ؟ آن شخص جواب داد : ماموران سخت گیر شاه ، خران مردم را به زور می گیرند و ضبط می کنند . صاحبخانه گفت: خر می گیرند ولی تو که آدمی چرا اینقدر می تر سی ؟ آن شخص گفت : ماموران چنان در امر۵ خر گیری جدیت دارند که می ترسم مرا نیز به جای خر بگیرند و ببرند. انوری قبل از مولانا و سعدی هم بعد از مولانا داستانی بر همین مضمون آورده اند که بیشتر نقد اجتماعی است، اما مولوی بعد از بیان داستان نتیجه گیری هایی عرفانی بیان می ۱ کند . استاد ، هه ژار این داستان را با نام (که ری ب گار) ترجمه کرده است، این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی و با رویکرد تطبیقی به شباهت ها و تفاوت های دو دا ستان پرداخته ا ست و رو شن نموده ا ست که مولوی بیان می کند که شخصی با چهره ای زرد و هایلب کبود و با رنگی پریده شتابان به خانه ای پناه می برد ، اما ا ستاد هه ژار بیان می کند مردی بسیار تر سیده و با تپش قلب زیاد و رنگ پریده ، به سرعت داخل خانه ای وارد شد و زیر سکویی چوبی پوشیده خودش را پنهان کرد ، مولانا فقط به خانه اشاره کرده ا ست، اما ا ستاد هه ژار به داخل خانه هم ا شاره می کند که آن مرد خودش را زیر سکوی چوبی پو شیده پنهان کرد . مولانا اشاره دارد که صاحبخانه به او گفت : خیر است . چرا دستانت مانند سالخوردگان می لرزد ، اما استاد ، هه ژار اشاره دارد که آن مردگفت به هیچ کسی نگویید من اینجا هستم و صاحب خانه گفت چرا، خیر هستش، مولوی به لرزش دست آن مرد اشاره کرده است که ا ستاد هه ژار صحبتی از آن در میان نیاورده ا ست . مولانا بعد از دا ستان ابیات دیگری را در تکمیل سخنان خود می آورد و به جنبه های عرفانی ربط می دهد و در لابه لای دا ستان از تلمیح و ت ضمین های زیادی ا ستفاده می کند و برای تایید سخنانش می آورد . اما ا ستاد هه ژار بعد از مقدمه ی دا ستان نتیجه گیری می کند و با حکمت زیبایی دا ستان را به پایان می ر ساند . مضمون داستان استاد هه ژار بیشتر نقدی اجتماعی است اما مضمون داستان مولانا هم نقد است و هم جنبه ی عرفانی دارد . هر دو داستان در فرار کردن شخصی و داخل شدن به خانه ی شخصی دیگر مشترک هستند و ماجرای فرار آن ها یکی است که به خاطر گرفتن خر فرار می کنند و زمانیکه صاحب خانه می پر سد شما که خر نیستی ، می گویند چون کسانی که این کار به آن ها سپرده شده است ، فرق میان خر و عاقل را نمی دانند . مولانا خطابش عارفان حقیقی است و منظور او از داستان بیشتر جنبه ی عرفانی است. (ای عارف) انسان باش و از آنان که خر می گیرند نترس . ای عیسای دوران خود ، حال که خر نیستی ، باکی نداشته باش.
کلمات کلیدی: مولوی، هه ژار ، تطبیق دو داستان ، شباهت ها و تفاوت های دو داستان .
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1773541/