CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

واکاوی الگوهای ذهنی مدیران دولتی نسبت به پدیده «واپس زنی دانش»

عنوان مقاله: واکاوی الگوهای ذهنی مدیران دولتی نسبت به پدیده «واپس زنی دانش»
شناسه ملی مقاله: JR_JIPAS-5-4_002
منتشر شده در در سال 1401
مشخصات نویسندگان مقاله:

بهاره عابدین - استادیار، گروه مدیریت اجرایی، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
شهناز اکبری امامی - استادیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشگاه حضرت معصومه(س)، قم، ایران .

خلاصه مقاله:
بسیار گفته می شود که دانش و قدرت دو روی یک سکه هستند که عبارت توانا بود هر که دانا بود را تداعی می کند. اما آیا منظور از این دانایی بیشتر شدن دانش است؟ و یا منظور تشخیص آن چه باید بدانیم و آن چه نباید بدانیم، است. ساده تر آن که «گاهی می دانیم که اگر ندانیم بهتر است». از این رو، دانش را پس می زنیم. ما این پدیده را «واپس زنی دانش» می نامیم و در مطالعه حاضر به دنبال درک و کشف ابعاد آن از نگاه مدیران ارشد سازمان هستیم. تجربه زیسته محققان در کنار مدیران ارشد در سازمان های مختلف، خاستگاه شکل گیری این مطالعه است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که از مجموعه استراتژی های رفتاری مدیران اینگونه بر می آید که کسب دانش به خودی خود قدرت نیست بلکه در جبهه مقابل آن، غفلت و عدم شفافیت با دانش به رقابت می پردازد. مطالعه حاضر، پژوهشی کیفی است که با استفاده از روش تحقیق کیو انجام شده است. داده های کیفی در این مطالعه برگرفته از مصاحبه های عمیق با ۱۶ مدیر ارشد در بخش دولتی است. یافته ها حاکی از آن است که به دلایل سازمانی، محیطی و شخصی، مدیران گاهی «عمدا و آگاهانه»، دانش را پس می زنند و در مواجه با شواهد متناقض با عقاید خود، «بی توجهی» می کنند.

کلمات کلیدی:
واپس زنی دانش, بی توجهی عمدی, مدیران ارشد دولتی, روش شناسی کیو, استراتژی رفتاری

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1778298/