CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

پارادوکس کانت در مقولات محض فاهمه

عنوان مقاله: پارادوکس کانت در مقولات محض فاهمه
شناسه ملی مقاله: JR_WPIKI-1-4_006
منتشر شده در در سال 1401
مشخصات نویسندگان مقاله:

حسین آزادمنجیری - دانش آموخته دکتری فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)

خلاصه مقاله:
چکیده: کانت در انقلاب کپرنیکی خود، محوریت شناخت را از جهان خارج به فاعل شناسا تغییر داد؛ به این ترتیب، ساختار ذهنی انسان بستر تجربه را فراهم می کند و بر اساس آن به معرفت حسی و خیالی دست می یابد و در نهایت به درک عالم خارج می رسد. اگرچه کانت این موضع را مطرح می کند و تا بحث شکل گیری شاکله ها توسط قوه خیال پیش می رود، اما به نظر می رسد که نظرات وی در تبیین مقولات به عنوان مفاهیمی محض که به طور کامل از تجربه، حس و زمان مستقل هستند، متشتت است. بر اساس آموزه کانتی، هر مفهومی و لذا مقولات باید به شهودی بازگردند؛ اما از یکسو اگر مقولات به هر نحوی به حس و تجربه بازگردانده شوند، دیگر مفاهیم محض فاهمه نخواهند بود، امری که اگرچه کانت آن را نمی پذیرد، اما در تبیین آن موفق ظاهر نمی شود؛ از سوی دیگر اگر این مقولات، کاملا محض و بری از تجربه و حس باشند، چنان که کانت آن ها را به شهود «متعلق به طور کلی» ارجاع می دهد، آنگاه وی گرفتار امری استعلایی شده است؛ به خصوص، ویژگی هایی که وی برای «متعلق به طور کلی» برمی شمارد، این شائبه را ایجاد می کند که فاهمه، مقولات را با شهود عقلی از «متعلق به طور کلی» یا به عبارت دیگر از «وجود» ادراک می کند.کلمات کلیدی: کانت، فاهمه، مقولات، متعلق به طور کلی، شاکله، استعلایی

کلمات کلیدی:
فاهمه, مقولات, متعلق به طور کلی, شاکله, استعلایی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1786817/