ذهن و زبان نیما
عنوان مقاله: ذهن و زبان نیما
شناسه ملی مقاله: JR_JLLR-5-8_006
منتشر شده در در سال 1386
شناسه ملی مقاله: JR_JLLR-5-8_006
منتشر شده در در سال 1386
مشخصات نویسندگان مقاله:
خلاصه مقاله:
نوآوریهای نیما محدود به وزن و قالب و قافیه نیست. زبان شعر او نیز تازه است. وی تا آنجا که میتواند، زبان شعر را ساده میسازد و آن را به زبان نثر و نمایش نزدیکتر میگرداند. پرداختن به طبیعت و بهکارگیری عناصر طبیعی و بهرهگیری از مفاهیم نمادین آنها در آفرینش تصاویر شعری نیز موجب محسوستر و ملموستر شدن اندیشه و احساس او میگردد. هرچه در شعر نیما هست، طبیعی و از تحمیل و تکلف بهدوراست. کلماتی که در شعر خود به کار میبرد، یا تخیلی که آن را به تصویر میکشد، غالبا با انگیزهها و شور و شوق شاعرانه ی او متناسب است. زبانی زنده و خلاق که حقیقت مفهوم ذهنی شاعر را یکراست و آنچنان که هست، به ذهن هوشیار خواننده انتقال میدهد. وی سخنی را میپسندد که برخاسته از دل و جوشیده از جان باشد. او شعر را جدا از شاعر نمیداند و آن را جزئی از زندگانی میشمارد، بنابراین زبان شعر او به زبان مردمان عادی نزدیکتر است. البته پرداختن به مسائل اجتماعی و بیان مفاهیم و مضامین مربوط به آن نیز از این لحاظ بیتاثیر نیست. توسل به شیوه ی تمثیل، حکایتپردازی و روایتگری نیز نزدیکی بیش از اندازه ی او به فرهنگ و زبان عامه را نشان میدهد. وی زیبایی را در سادگی میجوید. از پیچیدگیهای زبانی بیزار است و آن را نوعی انحراف میداند. سادگی زبان شعر نیما در نمونههای غنایی او مشهودتر است. حتی در سخنان بسیار عادی نیز روح شاعرانگی میدمد و بدانها زندگانی دوباره میبخشد. از این رو، دنیایی که در شعر خود میآفریند، آکنده از لطافت، طراوت، زیبایی و زندگی است.
کلمات کلیدی: نیما, شعر, زبان, ذهن, تصویر, طبیعت
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1808432/