اثربخشی آموزش فلسفه بر انعطاف پذیری شناختی و مهارتهای استدلالی در کودکان
عنوان مقاله: اثربخشی آموزش فلسفه بر انعطاف پذیری شناختی و مهارتهای استدلالی در کودکان
شناسه ملی مقاله: JR_CHILD-10-1_009
منتشر شده در در سال 1402
شناسه ملی مقاله: JR_CHILD-10-1_009
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:
آزاده چوب فروش زاده - Departement of Psychology, Faculty of Humanities and Social Sciences, Ardakan University, Iran
محمد صابری فرد - Faculty of Humanities and Social Sciences, Ardakan University, Iran
عذرا محمدپناه اردکان - Departement of Psychology, Faculty of Humanities and Social Sciences, Ardakan University, Iran
الهه شیروی - Faculty of Humanities and Social Sciences, Ardakan University, Iran
خلاصه مقاله:
آزاده چوب فروش زاده - Departement of Psychology, Faculty of Humanities and Social Sciences, Ardakan University, Iran
محمد صابری فرد - Faculty of Humanities and Social Sciences, Ardakan University, Iran
عذرا محمدپناه اردکان - Departement of Psychology, Faculty of Humanities and Social Sciences, Ardakan University, Iran
الهه شیروی - Faculty of Humanities and Social Sciences, Ardakan University, Iran
زمینه و هدف: پرورش تفکر فلسفی در کودکان به دلیل آنکه به گسترش و تقویت ابعاد ذهنی و روانی کودک میانجامد، یکی از برنامه های اساسی تعلیم کودکان به حساب می آید. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش انعطاف پذیری شناختی و مهارتهای استدلالی دانشآموزان دبستانی بود.
روش: روش پژوهش، از نوع شبهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل ۳۰ دانش آموز پسر پایه پنجم ابتدایی از شهر کاشان در سال ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ بود که با روش در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، ۲۰۱۰)، آزمون مهارتهای استدلالی (نیوجرسی، ۱۹۸۳) و مداخله آموزشی بر اساس بسته آموزشی رابرت فیشر (۱۹۹۸) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS-۲۶ انجام شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین گروه آموزش و گواه به ترتیب در متغیر انعطاف پذیری شناختی، خرده مقیاسهای آن و مهارتهای استدلالی وجود دارد (۰۵/۰>p). اندازه اثر برای متغیر انعطافپذیری شناختی (۵۸۱/۰) و خرده مقیاس های ادراک مهارپذیری (۱۷۴/۰)، ادراک گزینههای مختلف (۱۹۲/۰)، ادراک توجیه رفتار (۵۰۱/۰)، و مهارتهای استدلالی (۸۰۴/۰) بود.
نتیجه گیری: برنامه فلسفه برای کودکان با ایجاد فرصت کاوشگری جذاب پیرامون موضوعات مختلف، باعث پرورش قدرت تفکر انتقادی، تفکر تاملی، تفکر مشارکتی، و مانع از احساس کهتری کودک می شود. در نتیجه پیشنهاد میشود از برنامههای آموزش فلسفه جهت تقویت مهارتهای شناختی، تغییر و تحول نگرش و رفتارهای کودکان در مدارس استفاده کرد.
کلمات کلیدی: Education philosophy to children, cognitive flexibility, reasoning skills, آموزش فلسفه به کودکان, انعطاف پذیری شناختی, مهارتهای استدلالی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1825088/