CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

سامان و هویت سرزمینی آیکونوگرافی پارسی ایران را به امپراتوری اندیشه تبدیل می کند (مطالعه ای در جغرافیای سیاسی ایران در عصر مجازی شدن جغرافیا)

عنوان مقاله: سامان و هویت سرزمینی آیکونوگرافی پارسی ایران را به امپراتوری اندیشه تبدیل می کند (مطالعه ای در جغرافیای سیاسی ایران در عصر مجازی شدن جغرافیا)
شناسه ملی مقاله: JR_IAG-5-16_001
منتشر شده در در سال 1388
مشخصات نویسندگان مقاله:

Pirouz Mjtahed-Zadeh - دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران

خلاصه مقاله:
بسیاری از جغرافیدانان سیاسی روزگار ما مفهوم کشور  stateمرکب از یک ساختار عمودی (حکومتstate ) و یک چهره افقی جغرافیائی (سرزمین territory) را که در چهارچوب محدوده های ویژه مرزی تعریف می شود، محصول پیمان صلح وستفالی در سال ۱۶۴۸ می پندارند. اگر این مفهوم پردازی در مورد حکومت state در چهارچوب معنای مدرن آن، یعنی مفهوم «حکومت ملت پایهnation  state» درست باشد، به طور قطع، مفهوم حکومت به عنوان یک ساختار سیاسی که به گونه عمودی سازماندهی می شود و از هویتی سرزمینی برخوردار است - هنگامی که براساس نظریه آیکونوگرافی Iconography ژان گاتمن Gottmann Jean سنجیده شود- به مراتب کهن تر از ایده حکومت ملت پایه به نظر می رسد. امروز که پیشرفت تکنولوژی اطلاع رسانی، جمعی را تشویق کرده است تا حکومت، مرز، و حتی جغرافیا را از دیدگاه مجازی مورد توجه قرار دهند، اعتقاد به همان آیکونوگرافی می تواند این ایده را راسخ تر کند که به گفته گاتمن تا هنگامی که حس اسقلال از دیگران در انسان وجود داشته باشد، مرز حقیقتی خواهد بود که نقش آفرینی اش در فضای حقیقی جغرافیائی پایان پذیر نخواهد بود. برخی متون کهن در فارسی آشکار می سازند که این مفاهیم اساسی در ادبیات جغرافیائی ایران باستان وجود داشتند، و چه بسا که این مفاهیم پارسی بر تمدن روم نیز تاثیر نهاده­اند. حتی پس از پیدایش اسلام که ایران سرزمینی از میان رفت ولی هویت ایرانی در قالب یک آیکونوگرافی نیرومند بر شرق جهان اثر گذاشته و زبان فارسی در مقام زبان رسمی عثمانی و هند و آسیای مرکزی، در مقام اولین زبان بین المللی جهان، ایران مجازی را در شکل یک «امپراتوری اندیشه» در شرق جهان، از ایران حقیقی که بعدها توسط شاه اسماعیل صفوی زندگی دوباره پیدا کرد، موثرتر ساخت. به هر حال، از آنجا که سنت ایرانی حکومت سرزمینی فدرالیته که بر پایه ایده دادگری شکوفا گردید، چه بسا در شکل گیری مفهوم «حکومت ملت پایه» در غرب نیز سهم داشته است که خود در پرتو روند سیاسی فضای حقیقی پس از وستفالیا ظهور کرد. از اینرو، نویسنده بر این عقیده است که مطالعه فرایند تکاملی شکل دهی به هویت سرزمینی ایران می تواند نمونه ای از ایده هویت سرزمینی را در مطالعه مفهوم سامان border (مرز به مفهوم عام و گسترده) در اختیار ما قرار دهد.

کلمات کلیدی:
سامان, هویت سرزمینی, فردوسی, تمدن پارسی, هخامنشیان, ساسانیان, عدالت, دموکراسی, شیعه

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1827478/