داستان موقعیت: روایت هستی شناختی انسان مدرن بازخوانی و تحلیل داستان های بهرام صادقی
عنوان مقاله: داستان موقعیت: روایت هستی شناختی انسان مدرن
بازخوانی و تحلیل داستان های بهرام صادقی
شناسه ملی مقاله: JR_LCQFN-13-52_002
منتشر شده در در سال 1399
شناسه ملی مقاله: JR_LCQFN-13-52_002
منتشر شده در در سال 1399
مشخصات نویسندگان مقاله:
نگین بی نظیر - Assistant Professor of , University of Guilan
خلاصه مقاله:
نگین بی نظیر - Assistant Professor of , University of Guilan
صورتبندیهای مدرنیته و پیامدهای پارادوکسیکال تجربه مدرن، در الگوی همگنسازی با جماعت/ مجموعهسازی و تحمیل زندگی تودهای/ فلهای، بشر را از فردیت، هویت و زیست انفسی دور کرده است. بهرهگیرندگان قربانی امر مدرن سوژهها و ابژههای محکوم به زیستن در وضعیت تجزیه و پراکندگی اجتماعی و حتی وجودی هستند. فلسفه اگزیستانسیالیسم و داستان موقعیت هرکدام با استلزامات و امکانات فلسفی و ادبی خویش، با توجه به انسان به مثابه هستی موقعیتمند، به غرابت، تنهایی، اضطراب، ترس، پوچی و سرگردانی او در هزارتوی پیچیده و گریزناپذیر امر مدرن واکنش نشان دادهاند.
جستار حاضر با رویکرد/ مولفههای داستان موقعیت و با توجه به جهان داستانی کافکا، به تحلیل و بازخوانی رمان ملکوت و دو داستان کوتاه «کلاف سردرگم» و «با کمال تاسف» بهرام صادقی پرداخته و نشان داده است که چگونه شخصیت های داستانهای بهرام صادقی در روزمرگیها و میانمایهگیها دستوپا میزنند و در حصار موقعیتهایی اسیر میشوند که نه توانایی فهم موقعیت موجود را دارند و نه امکان و قدرت برونرفت از آن را. تقلاهایهای عبث و بیمایه شخصیت ها در هزارتوی زندگی مدرن در جست وجوی خویش، معنای زندگی، عشق و آرامش، از عکاسخانهای به عکاسخانهای دیگر، از روزنامهای به روزنامهای دیگر، از شهری به شهری دیگر، از زنی به زنی دیگر و... تصویرگر رنج و گیرافتادگی بیپایان آن ها در موقعیتهای داستان است. این موقعیت غیرقابل فهم و پایانناپذیر بر همه ابعاد زندگی شخصیتها سیطره دارد و شاید انتخاب آگاهانه مرگ، تنها راه رهاییشان باشد.
کلمات کلیدی: Modern experience, existentialism, the story of situation, Frantz Kafka, Bahram Sadeghi, تجربه مدرنیته, فلسفه اگزیستانسیال, داستان موقعیت, فرانتس کافکا, بهرام صادقی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1836011/