بهمن بهرامی - دانشجوی ارشد تاریخ وفلسفه آموزش وپرورش، دانشگاه پیام نور واحد میاندوآب
سلماز فرامرزی گروسی - دکتری فلسفه تعلیم وتربیت ، استاد گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی

هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه نقش مدارس گذشته و حال در تامین نیازهای عاطفی و اجتماعی دانش آموزان انجام شد. مواد و روش پژوهش : در این پژوهش از رویکرد کیفی و به طور خاص از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان، خبرگان و صاحب نظران حوزه مدیریت آموزشی است . شناسایی مصاحبه شوندگان بدین ترتیب بوده است که با استفاده از مصاحبه عمیق و هدفمند با اشباع نظری با مشارکت کنندگان انتخاب شده که تجارب ارزشمندی در حوزه مدیریت آموزشی دارند دارای سابقه مدیریت بالای ۱۵ سال هستند و یا صاحب نظر و صاحب اثر و دارای پژوهش و مطالعات در حوزه مدیریت آموزشی بوده اند صورت گرفت و تعداد ۸ خبره برای مصاحبه کافی تشخیص داده شد.یا فته ها: ۳مولفه اصلی (تشویق و ترغیب ، حمایت و پذیرش و امنیت روانی ) و ۱۴مولفه فرعی (تشویق و ترغیب دانش فردی، توسعه باورهای فردی، پرورش روحیه صبر و بردباری، پرورش روحیه مسئولیت پذیری، تقویت خودکارآمدی، تقویت خودباوری، تشویق و ترغیب دانش فردی و جمعی ، تکریم شخصیت ، تبیین خودشکوفایی و کمال برتر، تقویت قدرت بیان روشن افکار و اندیشه ها، تعامل بین نسلی ، توانمندسازی جمعی ، تقویت حس اعتماد به نفس ، تقویت حس امید) در تامین نیاز های عاطفی و ۳مولفه اصلی (مشارکت اجتماعی ، آگاهی اجتماعی ، مهارت اجتماعی ) و ۱۴مولفه فرعی (تطابق پذیری، تواضع ، ثبات هیجانی ، وفاداری به ارزشها، انضباط کاری، مثبت اندیشی ، تعهد اجتماعی ، تصمیم گیری براساس نظریات حداکثری، مشارکت در رای گیری، همدردی و تعاون، آشنایی با حقوق فردی و اجتماعی ، یادگیری مهارت های اوقات فراغت ، برقراری روابط سالم با دیگران، توجه به پذیرش اجتماعی ) در تامین نیازهای اجتماعی شناسایی شد.نتایج : نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که در مدارس گذشته توجه به تامین نیازهای عاطفی و اجتماعی متکی بر مولفه های فردی است و در مدارس حال علاوه بر تامین نیازهای عاطفی و اجتماعی از بعد فردی به تامین نیازها به صورت گروهی نیز توجه می شود.

نیازهای عاطفی ، نیازهای اجتماعی ، مدارس گذشته ، مدارس امروزی، محیط آموزش.