CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بازاندیشی وضعیت حقوقی مهریه موجل پس از انحلال نکاح

عنوان مقاله: بازاندیشی وضعیت حقوقی مهریه موجل پس از انحلال نکاح
شناسه ملی مقاله: JR_QJRL-4-12_006
منتشر شده در در سال 1395
مشخصات نویسندگان مقاله:

رحیم پیلوار
یدالله علیزاده

خلاصه مقاله:
امروزه، در برخی موارد اتفاق می افتد که به درخواست مرد و با موافقت زن، برای تادیه مهریه هنگامی که از نوع دین است، اجل (موعد) قرار داده می شود و اگر زن قبول کند، مهریه قبل از رسیدن موعد غیرقابل مطالبه می گردد. در شرایطی که رابطه زوجیت دوام پیدا کند و مستحکم باشد، مشکلی پیش نمی آید؛ زیرا زندگی مشترک در طول زمان امتداد پیدا می کند و زوجه دلیلی نمی بیند که پیش از موعدی که خود پذیرفته است، طلبش را مطالبه کند و حتی اگر هم مطالبه کند، دعوای او مطابق قواعد حقوقی، محکوم به رد است. ولی در صورتی که مدتی پس از عقد نکاح، این رابطه به دلیل طلاق، فسخ یا فوت گسسته شود، معمولا زن یا وارث او خواهان مهریه می گردند و مرد یا وراث او هم در مقابل به اجل قراردادی استناد می نمایند. رویه قضایی ما، به ویژه در خصوص مصداق شایع انحلال نکاح، یعنی طلاق، راه حل قاطعی برای حل چنین مسائلی در پیش نگرفته و برخی دادگاه ها در چنین وضعیتی حکم به حال شدن مهریه و بعضی حکم به بقای اجل قراردادی می کنند؛ گرچه دیوان عالی کشور متمایل به حال شدن می باشد. در این مقاله به اختصار وضعیت حقوقی اجل را در چنین مواردی بررسی می کنیم و نشان داده خواهد شد در صورتی که شوهر فوت کند، دین حال می شود، ولی اگر زن فوت نماید، خیر. همچنین اگر طلاق، یا فسخ مستند به کوتاهی مرد باشد، به نظر می رسد با عنایت به شرط ضمنی عرفی موجود در جامعه، دین ناشی از مهریه حال می شود و در هر حال، اگر توافقی نظیر شرط بنایی یا صریح بین طرفین برای چنین وضعیت هایی وجود داشته باشد، به همان ها عمل خواهد شد.

کلمات کلیدی:
نکاح, مهریه, اجل, شرط, عرف

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1838422/