vajiheh zohoorparvandeh - Department of educational sciences, Payamnoor university, Tehran, Iran
toba bagheri nesvan - Department of educational sciences, Payamnoor university, Tehran, Iran

مقدمه: زنان سرپرست خانوار را زنانی می دانند که بدون حضور منظم و یا حمایت یک مرد سرپرستی خانوار را به عهده دارند هدف از این پژوهش بررسی رابطه سرخوردگی اجتماعی و هوش اجتماعی با امید به زندگی در زنان سرپرست خانوار است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان سرپرست خانوار شهرستان کاشمر(۱۰۵ n=) در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند. و به دلیل محدود بودن جامعه پژوهش از روش سرشماری استفاده شد. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه هوش اجتماعی مارتین یوسن و داهل (۲۰۰۱)، پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (۱۹۹۱) و پرسشنامه سرخوردگی اجتماعی هارینگتون (۲۰۰۵) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سرخوردگی اجتماعی با هوش اجتماعی و امید به زندگی زنان سرپرست خانوار رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این، به منظور دستیابی به این موضوع که مدل علی ارائه شده در دیاگرام تحلیل مسیر چه میزان از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کند از ضریب تعیین R استفاده شد. بر اساس R  به دست آمده برای کلیه متغیرها، ۹۴ درصد از مجموع تغییرات متغیر وابسته توسط مدل تحلیلی تبیین می شود. بحث: با توجه به نتایج مذکور و اهمیت سلامت روانی زنان ، خصوصا دغدغه های ویژه زنان سرپرست خانوار و احتمال سرخوردگی اجتماعی بالای این دسته از زنان، توجه به توانمندسازی روانی- اجتماعی آنان از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین با ارتقای توانمندسازی روانی-اجتماعی زنان سرپرست خانوار می توان در کاهش مشکلات روانی-اجتماعی این قشر از جامعه گام های اساسی برداشت.

social frustration, life expectancy, social intelligence, women, head of household, سرخوردگی اجتماعی, امید به زندگی, هوش اجتماعی, زنان, سرپرست خانوار