لیلا آرغا - گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد و مدیریت، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران
یوسف محنت فر - دانشیار گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد، دانشگاه مازندران

هدف مطالعه حاضر استفاده از داده های در سطح خانوار برای دوره زمانی ۱۳۹۷-۱۳۸۹ و رهیافت مدل های تجزیه برای بررسی علل تفاوت مخارج برق خانوارهای روستایی و شهری است. نتایج رگرسیون چندک نشان می دهد که درآمد و بعد خانوار اثر منفی و معنی داری بر سهم مخارج انرژی دارد و اثر اندازه مسکن و دسترسی به لوازم خانگی دارای انرژی بری بالاتر، مثبت و معنی دار است. علاوه بر این مدل اکساکا-بلیندر نشان می دهد که  ۹۲ درصد از تفاوت سهم مخارج برق خانوارهای شهری و روستایی ناشی از تفاوت ویژگی های اقتصادی-اجتماعی خانوارها است. مدل ماچادو-متا نیز نشان می دهد که در چندک های پایین از سهم مخارج برق، سهم ناکارایی مصرف برق بیش از سهم تفاوت در ویژگی های اقتصادی-اجتماعی خانوارها است. از آنجا که تفاوت در دسترسی به امکانات دارای انرژی بری بالا سهم غالب را در تفاوت سهم مخارج برق خانوارها دارد، علت اصلی برای رشد مصرف برق خانوارها در ایران عمدتا ناشی از تمایل برای دستیابی به سطح رفاه بالاتر است. بنابراین، استفاده از تجهیزات پرمصرف انرژی ممکن است نقش اساسی در کاهش انرژی مورد نیاز داشته باشد.

مخارج برق خانوار, مدل های تجزیه, ناکارآمدی, رفاه, رگرسیون چندگانه