CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی یافته های فرهنگی (کاشی و سفال) محوطه تاریخی کهنه گوراب، شهرستان املش و پیشنهادی برای گاه نگاری محوطه

عنوان مقاله: بررسی یافته های فرهنگی (کاشی و سفال) محوطه تاریخی کهنه گوراب، شهرستان املش و پیشنهادی برای گاه نگاری محوطه
شناسه ملی مقاله: JR_RICHT-5-17_012
منتشر شده در در سال 1400
مشخصات نویسندگان مقاله:

Solmaz Raof - PhD in Archeology, Faculty of Humanities, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran,
Ebrahim Raiygani - Assistant Professor, Department of Archeology and History, Faculty of Literature and Humanities, Neishabour University, Neishabour, Iran

خلاصه مقاله:
محوطه های وابسته به سلسله های محلی در شمال ایران، ازجمله مهم ترین منابع برای درک حاکمیت سیاسی و فرهنگی این منطقه به شمار می رود. دیرپایی برخی از سلسله های محلی موجب شکل گیری استقرارهای قابل توجهی در بسترهای متفاوت محیطی، ازجمله مناطق کوهستانی تا جنگلی گردیده است. کهنه گوراب واقع در دهستان املش شمالی یکی از نمونه های قابل ذکر در این زمینه است. این محوطه، ازجمله مناطق آباد در زمان حکومت آل کیا در شرق گیلان بود. به دلیل توجه باستان شناسان به گورستان های دوران تاریخی و عدم توجه به محوطه های وابسته به سلسله های محلی اسلامی، دانش ما در زمینه محوطه های اسلامی گیلان بسیار اندک است. شناخت و تحلیل موقعیت مکانی و ارتباطی کهنه گوراب به عنوان یکی از بسترهای استقراری تحت سیطره سیاسی-فرهنگی خاندان آل کیا در گیلان انجام پژوهش پیش رو را ضروری نموده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش ها برآمده است که، با توجه به یافته های فرهنگی (کاشی ها و سفال ها) محوطه کهنه گوراب املش از منظر گاه نگاری نسبی و در تناظر با متون تاریخی مرتبط، چه بازه زمانی برای این محوطه را می توان پیشنهاد داد؟ و ارتباط درون و برون منطقه ای محوطه کهنه گوراب با محوطه های پیرامونی چگونه قابل توضیح است؟ مهم ترین هدف پژوهش، تبیین گاه نگارانه و هم چنین بررسی روابط فرهنگی درون و برون منطقه ای براساس داده های فرهنگی تعریف شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی-اسنادی و روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. نتیجه آن که مهم ترین یافته های فرهنگی محوطه کهنه گوراب، ازجمله قطعات کاشی با لعاب تک رنگ و نقوش گیاهی و هم چنین سفالینه ساده با نقش کنده، گلابه ای، سفالینه لعاب دار با لعاب تک رنگ، نقش کنده زیرلعاب، لعاب پاشیده، اسگرافیتو، نقاشی زیرلعاب مانند فیروزه قلم مشکی، آبی و سفید حاکی از ارتباط فرهنگی با مناطق همجوار خود مانند تپه پنج پیران لاهیجان، شهر اسلامی گسکر، قلعه لیسار تالش (درون منطقه ای) است و هم چنین نشانگر روابط با محوطه های شاخصی چون: آمل، جرجان، نیشابور، ری و ساوه (برون منطقه ای) است. گاه نگاری تطبیقی و مقایسه ای این محوطه نشان داد استقرار دست کم از قرن ۳ یا ۴ ه‍.ق.، آغاز شده و تا سده های ۸ تا ۱۰ ه‍.ق.، یعنی هم زمان با حکومت خاندان آل کیا در شرق گیلان تداوم داشته است. با به قدرت رسیدن شاه عباس بزرگ صفوی، کم کم این محوطه اعتبار خود را از دست داد و زلزله های متوالی هم زمان با عصر قاجاریه مزید بر علت گردید و بخش های قابل توجه این محوطه را تخریب نمود.

کلمات کلیدی:
Kohneh Gorab, Al-e Kia, Islamic Pottery, Tiles., کهنه گوراب, آل کیا, سفالینه های اسلامی, کاشی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1870762/