CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

واکاوی رویکرد شناخت جامعه از طریق آموزش و پرورش

عنوان مقاله: واکاوی رویکرد شناخت جامعه از طریق آموزش و پرورش
شناسه ملی مقاله: SEDCONF01_1480
منتشر شده در اولین همایش بین المللی جامعه شناسی، علوم اجتماعی و آموزش و پرورش با رویکرد نگاهی به آینده در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

مرضیه الهویردی زاده - کارشناسی آموزش ابتدایی
میترا همپاییان - کارشناسی ارشد حسابداری
سمیرا محمدزاده - کارشناسی جغرافیا
آزیتا نیکزاد - کارشناسی آموزش ابتدایی

خلاصه مقاله:
آموزش و پرورش، پدیده ای است که آشکار یا نهان در تمام ارکان و نهادهای اجتماعی جای دارد و از راه تاثیرات متقابل در کل نظام اجتماعی نفوذ می کند. فراگرد آموزش و پرورش، متضمن ترکیبی ازروابط وکنش های متقابل اجتماعی است. تحلیل جامعه شناختی آن هم می تواند به آموزش وپرورش رسمی که تحت شرایط معین درآموزشگاه ها صورت می گیردوهم به فراگردهای تربیتی بی شماری که در خانواده ومحیط زندگی به صورت منفی اتفاق می افتد ناظر باشد. «به طورکلی جامعه شناسی آموزش و پرورش برمطالعه روابط میان آموزش وپرورش وجامعه، از طریق کاربرد منظم دانش، مفاهیم، نظریه ها، روشها و فنون جامعه شناسی، اطلاق می شود. جامعه شناسی به زبان ساده مطالعه ی پدیده ی اجتماعی است وبه کنش و واکنش ها وتاثیرات متقابل انسان وجامعه مربوط است به عبارت دیگر جامعه شناسی برای کشف الگوهای مشترک یا متفاوت زندگی در قلمرو پردامنه ی زندگی انسان درگروه ها وجامعه هاف به مطالعه و تحقیق می پردازد. انسان ، درون جامعه متولد می شود . نخستین نهادی که انسان در بدو تولد درون آن چشم می گشاید ، خانواده است. همان خانواده ای که کدهای اولیه ی شناخت را به انسان می دهد و او را برای ورودبه جامعه آماده می کند. خانواده می تواند مطابق تعاریف رسمی ومنطبق براین تعاریف یک گروه اجتماعی متشکل ازیک مرددر جایگاه پدرویک زن در جایگاه مادرو چند فرزند دیگر آنها باشد ، می تواند تنها از یکی ازاین عوامل ؛ پدریا مادریا پدر خوانده یا مادر خوانده یا هر انسان دیگری در این نقش تشکیل شده باشد . حتی می تواند جمعی بزرگترمانند یک شیرخوارگاه یا یتیم خانه را شامل شود و متاسفانه در جامعه ی انسانی مدرن مانند برخی کشورهای غربی حتی می تواند متشکل از یک زوج هم جنس باشد . در هر صورت مادر و پدر یا کسانی در نقش آنها ، اولین جمعی است که یاریگر نوزاد یا Newborn درگرفتن نخستین کدهای شناختی وکسب معرفت می باشد،درگام دوم درمسیراجتماعی شدن ، آژانسهای مختلفی پس از خانواده ایفای نقش می کنند . اما هریک ازاین آژانسها می توانند مسیرهای مختلفی را به کودک آموزش دهند که ناشی از فرهنگ آژانس موثر بر شناخت کودک است و می تواند نشئت گرفته از فرهنگ جامعه ، خرده فرهنگ ها و حتی وضعیت خاص روانی یک شخص باشد و بنابراین این آژانسها می توانند مسیرهای گوناگون و گاه متعارض و متضادی را به کودک القا کنند که در نهایت معرفت کسب شده توسط کودک می تواند از انطباق کامل با فرهنگ جامعه تا ضدیت با فرهنگ غالب ، متغیر باشد .

کلمات کلیدی:
آموزش و پرورش، جوامع آموزشی، دانش و مهارت، انتقال فرهنگ

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1878675/