CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

انسانی شدن علم و دین در فلسفه کانت

عنوان مقاله: انسانی شدن علم و دین در فلسفه کانت
شناسه ملی مقاله: JR_JPRR-3-1_005
منتشر شده در در سال 1384
مشخصات نویسندگان مقاله:

قدرت الله قربانی - پژوهشگر فلسفه در پژوهشکده امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی، تهران، ایران

خلاصه مقاله:
کانت یکی از تاثیرگذارترین فیلسوفان غرب در دوره مدرنیته بر اندیشه فلسفی و نیز بر مسئله علم و دین بوده است، اهمیت این مسئله از آنجاست که تاریخ فلسفه مدرن را می توان به دو دوره ماقبل و مابعد کانت تقسیم کرد؛ زیرا بر اثر فلسفه کانت بود که نگرش جدید انسان به هستی، که از دکارت شروع شده بود و به کمال نهایی خود رسید تا آنجا که بعد از کانت، فلسفه و مابعدالطبیعه به مسیر جدیدی قدم گذاشتند که در این رهگذر علم و دین معنا و هویت جدیدی را به خود گرفتند. موضوعات اندیشه فلسفی کانت را از جهتی می توان انسان، خدا و جهان و از جهتی دیگر علم، مابعدالطبیعه، اخلاق، دین و هنر دانست. در هر حال، کانت در آثار اساسی خود چون «نقد عقل محض»، «نقد عقل عملی و دین در محدوده عقل تنها»، انسان و تواناییهای او را محور اساسی پژوهش فلسفی خود قرار می دهد و این انسان دارای تواناییهای شناسایی، اخلاقی، دینی، هنری و غیره است که معرفت، اخلاق و دین برای ما در این پژوهش دارای اهمیت خاص است. کانت محور هستی را انسان قرار می دهد؛ زیرا او تقسیم عالم، فهم حقیقت، اخلاق، علم و دین را تنها در پرتو تواناییها و اراده و تکلیف انسان دارای معنا و اعتبار می داند که این همان علم و دین انسان مدار یا انسانی شدن علم و دین است. ضمن اینکه جهان واقعی این انسان نیز، همان جهان پدیداری و تجربی است؛ یعنی واقعیت دین و علم بیشتر در همین دنیای تجربی و تنها در حد و توانایی فهم و اراده انسان دارای اعتبار و ارزش است. در نتیجه، برای انسان هیچ واقعیتی فراتر از دنیای مادی و خواستها و تواناییهای او وجود ندارد.

کلمات کلیدی:
انسانیت, علم, دین, پدیدارها, ناپدیدارها, احکام تالیفی پیشین, اخلاق

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1879892/