تاملی پیرامون تحولات انسان شناختی در سنت مسیحی و تاثیر آن بر الهیات سیاسی مدرن
عنوان مقاله: تاملی پیرامون تحولات انسان شناختی در سنت مسیحی و تاثیر آن بر الهیات سیاسی مدرن
شناسه ملی مقاله: JR_JRMT-50-2_002
منتشر شده در در سال 1396
شناسه ملی مقاله: JR_JRMT-50-2_002
منتشر شده در در سال 1396
مشخصات نویسندگان مقاله:
الناز پروانه زاد - دانشجوی دکتری اندیشه سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
سید علیرضا حسینی بهشتی - استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
ابوالفضل شکوری - دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
خلاصه مقاله:
الناز پروانه زاد - دانشجوی دکتری اندیشه سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
سید علیرضا حسینی بهشتی - استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
ابوالفضل شکوری - دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
گسترش و بسط قلمروهای الهیاتی مقوله ای است که همواره در مجاورت و موانست مولفه هایی همسو تفسیر شده است. تحولات انسان شناختی، به ویژه در پارادایم سنت مسیحی، از جمله عوامل مهمی است که بر هستی شناسی الهیات مدرن و رابطه آن با امر سیاسی تاثیر می گذارد و اشکالی نهایی شده از زیست انسان معاصر را توضیح میدهد. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تحولات الهیاتی عصر مدرن است که به مثابه یافتهای نظری، تکنولوژی ساخت انسان مسیحی را در دیالکتیک دین و امر سیاسی بررسی میکند. در این صورت با این پرسش مواجه هستیم که تحولات هستی شناسانه و انسان شناختی الهیات مسیحی چه تاثیری بر تکوین الهیات سیاسی مدرن نهاده است؟ در پاسخ به سوال مذکور و با بهره از روش توصیفی تحلیلی کوشیده ایم این فرضیه را مورد ارزیابی قرار دهیم که از آنجا که الهیات سیاسی مسیحی بر اساس نقش مفهومی [جایگاه کانونی] انسان در هستی منسجم شده است و امکان مطالعه پارادایمی آن وجود ندارد، بنابراین با ملاحظه تحولات الهیات مسیحی میتوان دریافت که فرایند شکلگیری الهیات سیاسی مدرن محصول گسست و پیوستهایی در حوزه فلسفه، الهیات و امر سیاسی است که به صورت نظریه هایی مدون و سیستم های مفهومی متناظر صورت بندی می گردد
کلمات کلیدی: انسان, الهیات, الهیات سیاسی, هستی شناسی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1889022/