کیمیا محمدی - کارشناسی آموزش ابتدایی پردیس امیر کبیر البرز

هدف از این مقاله بررسی تاثیر پرخاشگری والدین بر افسردگی کودکان ابتدایی می باشد. از نظر روانشناشان،اصطلاح پرخاشگری به طیف وسیعی از رفتارها اطلاق میشود که ممکن است برای خود شخص، دیگران و یا اشیاء موجود درمحیط آسیبرسان باشد. این آسیبها میتواند فیزیکی یا روانی بوده و نشانهای از اختلالی اساسی در سلامت روان اشخاصباشند. پرخاشگری برای بسیاری از ما معمولا یادآور اشکال جسمی آن مانند ضربه زدن و فریاد زدن و امثال اینهاست. اماپرخاشگری روانی که ممکن است از آن غافل باشیم، میتواند بسیار آسیبزننده باشد؛ توهین یا تحریک کلامی شخص دیگر۱نمونه هایی از پرخاشگری کلامی، ذهنی و عاطفی است. علائم افسردگی در کودکان متفاوت است به همین دلیل در بیشترموارد، این بیماری تشخیص داده نمی شود و درمان آن پیگیری نمی گردد و بیشتر این علائم به پای تغییرات عاطفی و روانی عادی در نظر گرفته می شوند. اما افسردگی علاوه بر خستگی و بیحالی می تواند به صورت عصبانیت و میل به خشونت نیز نمود پیدا کند که به آن افسردگی نقاب دار گفته می شود. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین پرخاشگری والدین و حالت پرخاشجویانه مادران و پدران با یکدیگر می تواند باعث افسردگی کودکان شود رفتاری مثل گوشه گیری و انزوا و تنهایی را در کودکان گسترش می دهد یا نه و آیا بین کودکان افسرده و کودکان عاری از لحاظ پرخاشگری تفاوت وجود دارد یا نه و آیا کودکان پرخاشگر بیشتر دچار افسردگی می شوند یا نه؟

پرخاشگری، پرخاشگری والدین، افسردگی، افسردگی والدین