مریم حامدی - هیئت علمی، گروه مهندسی صنایع، دانشگاه پیام نور
علیرضا خردمند - کارشناسی ارشد مهندسی صنایع، دانشگاه پیام نور

تغییرات و دگرگونی های محیطی و رشد روزافزون رقابت در حوزه کسب و کار و افزایش انتظارات مشتریان از کالاهای مصرفی و خدمات دریافتی، بر اهمیت کیفیت افزوده است. در این راستا روش های مدیریت کیفیت، به عنوان ابزاری مناسب برای بهبود و ارتقاء مداوم سطح کیفیت وارد عرصه شده است. این پژوهش با هدف "بررسی تاثیر مدیریت کیفیت جامع بر عملکرد مالی شرکت از طریق نقش میانجی روش های تولید سبز" انجام شده است. پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی است و از منظر روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی-پیمایشی و از نوع پس رویدادی است. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۳۰۶ نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد می باشد. برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوایی استفاده شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ۰.۷۸۰ تایید شد. پرسشنامه بین اعضای نمونه، توزیع و داده های لازم جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و از نرم افزارLISREL استفاده شده است. با توجه به نرمال بودن داده ها در آزمون کلموگروف اسمیرنوف، از آزمون های پارامتریک در تحلیل روابط استفاده گردید. بر اساس یافته های پژوهش، بین مدیریت کیفیت جامع و عملکرد مالی شرکت (ضریب مسیر ۰.۲۵ و ضریب معناداری ۴.۸۹ )، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل آماری، بیانگر تاثیر مثبت و معنادار مدیریت کیفیت جامع بر روش های تولید سبز (ضریب مسیر ۰.۳۲ و ضریب معناداری ۶.۱۰ ) و همچنین تاثیر مثبت و معنادار روشهای تولید سبز بر عملکرد مالی شرکت (ضریب مسیر ۰.۲۸ و ضریب معناداری ۵.۹۶) می باشد. نتایج حاصله گویای تاثیر مثبت و معنادار نقش میانجی روش های تولید سبز در رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و عملکرد مالی شرکت (مقدار آماره آزمون سوبل Z- Value = ۳.۹۹۹ ) می باشد.

مدیریت کیفیت جامع، روش های تولید سبز، عملکرد مالی