CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

فرهنگ، عدالت آموزشی، کارایی آموزشی: فراتحلیل مطالعات راجع به دبیرستان های دولتی و غیردولتی

عنوان مقاله: فرهنگ، عدالت آموزشی، کارایی آموزشی: فراتحلیل مطالعات راجع به دبیرستان های دولتی و غیردولتی
شناسه ملی مقاله: JR_SCART-5-4_008
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمد احمدی - دانشجوی دکتری تعاون و رفاه اجتماعی ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی تهران ، ایران
جعفر هزارجریبی - استاد گروه تعاون و رفاه اجتماعی ، دانشکده علوم اجتماعی ، دانشگاه علامه طباطبایی تهران ، ایران
مهسا رحیمی آدرگانی - کارشناسی ارشد تعاون و رفاه اجتماعی ، دانشکده علوم اجتماعی ، دانشگاه علامه طباطبایی ، تهران ، ایران
پریسا طباخیان قمی - دانشجوی کارشناسی ارشد، پژوهش علوم اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

خلاصه مقاله:
پژوهش حاضر درصدد شناسایی معانی، مفاهیم، دلالت­ها و شاخصه های سنجش کارایی آموزشی است و برای نیل به این هدف به توصیف، تحلیل، مقایسه و ارزیابی سیاست ها و ایدئولوژی های حاکم بر مدارس می­ پردازد و درعین ­حال پیامدها و راهکارهای مواجه با سیاست­های خصوصی سازی مدارس را مورد بررسی قرار می ­دهد. روش پژوهش از جنس کیفی و مشخصا به شیوه فراتحلیل و مطالعه مروری نظام ­مند است. جامعه آماری شامل ۷۲ مقاله منتخب در زمینه عوامل مرتبط با کارایی آموزشی و عدالت آموزشی در بین دبیرستان­های دولتی و غیردولتی است که پس از بررسی، ۲۵ مورد از آن ها مورد توصیف، تحلیل و مقایسه قرار گرفتند. داده های پژوهش با مراجعه به فصلنامه­ های حوزه آموزش و تربیت، پرتال جامع علوم انسانی، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و ایران­داک گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می­ دهد که مفهوم عدالت آموزشی در دبیرستان­های غیردولتی در مقایسه با دبیرستان­های دولتی به معنای برخورداری برابر از نظر دسترسی آموزشی، امکانات آموزشی و عملکرد نظام آموزشی اگرچه در سطح خرد و عرصه های آموزش، مدیریت و فرصت های اجتماعی مطلوب عمل کرده است، اما آموزش به عنوان یک کالای اقتصادی در سایر عرصه های فرهنگی و اجتماعی به بروز و تداوم شکاف طبقاتی و اجتماعی بین افراد منجر شده است. این امر می ­تواند در درازمدت بدین نتیجه ختم شود که در صورت تداوم بی ­توجهی به استعدادها و توانمندی ­های افراد کم­ درآمد به ­تدریج دانش ­آموزان متعلق به اقشار فقیر از دایره دسترسی به فرصت­های برابر جهت حضور در مناصب دولتی و مشارکت در سیاست­گذاری ­های اجتماعی و فرهنگی حذف شوند و سلسله ­مراتب طبقاتی موجود در جامعه همچنان به ­میانجی بی­ عدالتی­ های نهفته در نظام آموزشی بازتولید شود.

کلمات کلیدی:
انسداد اجتماعی, شکاف اجتماعی, عدالت آموزشی, فرصت های برابر, کارایی آموزشی, قشربندی اجتماعی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1918606/