نرگس آزاد - دانشکده مهندسی عمران، آب و محیط زیست، دانشگاه بهشتی، تهران، ایران
آزاده احمدی - دانشکده مهندسی عمران، آب و محیط زیست، دانشگاه بهشتی، تهران، ایران

مدل های گردش عمومی (GCMs) ابزارهای بسیار مهمی برای درک تغییر اقلیمی آینده هستند. با این حال استفاده از داده های خروجی GCM نیازمند ارزیابی دقت آن در مقایسه با داده های مشاهداتی است. هدف این مطالعه مقایسه خروجی های ۱۳ مدل CMIP۶ با مشاهدات، با استفاده از دو تکنیک اصلاح خطا به نام نگاشت چندکی و مقیاس گذاری خطی، به همراه یک رویکرد میانگین گیری بیزی است. برای بررسی تغییرات آینده متغیرهای دما و بارش در حوضه خزر، پیش نگری های شبیه سازی شده مدل های اقلیمی، در دو سناریویSSP۲۴۵ و SSP۵۸۵ انتخاب شدند .نتایج نشان می دهد روش نگاشت چندکی با وجود عملکرد بهتر آن در اصلاح مدل های اقلیمی، اما در ایستگاه هایی که اریبی در طول زمان ناایستا است کارایی پایین داشته و تصحیح به درستی صورت نمی-گیرد. همچنین استفاده از همادی مدل ها میزان دقت بالاتری نسبت به مدل های فردی فراهم می کند. با وجود اینکه، میانگین گیری از مدل ها پس از اصلاح خطا، نوسانات حدی سری زمانی را کاهش می دهد، اما دارای دقت و عملکردی بهتر از میانگین گیری از مدل های قبل از اصلاح و سپس اصلاح اریبی آن، است. نتایج نشان داد که میانگین بارش حوضه آبریز خزر طبق دو سناریوی SSP۵۸۵ و SSP۲۴۵ در هر دو دوره ی آینده نزدیک (۲۰۵۰-۲۰۲۱) و دور (۲۰۸۰-۲۰۵۱) نسبت به دوره های مشاهداتی قابل توجه نبوده و بین صفر تا ۶ درصد قرار دارد؛ این در حالی است که افزایش میانگین دمای حوضه طبق سناریوی SSP۲۴۵ (SSP۵۸۵) در دو دوره ی آینده نزدیک (۲۰۵۰-۲۰۲۱) و آینده دور (۲۰۵۱-۲۰۸۰) نسبت به دوره های مشاهداتی به ترتیب ۶۷/۱ و ۱۴/۳ (۸/۱ و ۶۵/۳) درجه سلسیوس خواهد بود.

دما و بارش, تغییر اقلیم, تصحیح اریبی, همادی, مدل میانگین گیری بیزین