CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

واکاوی میزان تحقق الگوی توسعه یکپارچه منطقه ای (مطالعه موردی: استان گیلان)

عنوان مقاله: واکاوی میزان تحقق الگوی توسعه یکپارچه منطقه ای (مطالعه موردی: استان گیلان)
شناسه ملی مقاله: JR_JTCP-15-2_010
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

مریم سجودی - گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
کرامت اله زیاری - گروه جغرافیا، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
احمد پوراحمد - گروه جغرافیا، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
مجید یاسوری - گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران

خلاصه مقاله:
از آنجا که جامعیت و یکپارچگی توسعه می تواند نویدبخش بهره مندی کارآمد از پتانسیل های منطقه و بهبود شرایط زندگی باشد، پژوهشگران در پژوهش حاضر به واکاوی الگوی توسعه یکپارچه منطقه ای در سطح استان گیلان پرداختند. در این زمینه بر اساس تئوری زمینه ای نوع پاسخ گویی به این هدف کیفی و بر پایه مطالعات اسنادی و مصاحبه عمیق با ۲۰ نفر از صاحب نظران استانی (شامل خبرگان سیاست گذار، علمی و دانشگاهی، بخش خصوصی و دولتی) بود. سپس با استفاده از نرم افزار MAXQDA به عنوان ابزاری موثر در تحلیل داده های کیفی اقدام به استخراج کدهای باز و محوری و در نهایت کدگذاری گزینشی با بهره گیری از پتانسیل های منطقه و نظر نخبگان شد. یافته ها و نتایج حاصل از مقایسه اجزای الگوی مورد نظر نشان می دهد مقولات محوری در بعد اسنادی میدانی در بخش های شرایط علی، هسته کانونی، راهبردها، و پیامدها به ترتیب شامل موارد عدم هم افزایی و یکپارچگی فرایند و فرآورده، عدم چشم انداز وسیع و برون یابانه از تکامل بلندمدت منطقه، الگوی بخشی نگر با رویکرد حداقلی به مکان و فضای توسعه، دگردیسی سازمان فضایی نظام منطقه ای بوده اند. همچنین در بعد اندیشه ای نظری مهم ترین مقولات در بخش های چهارگانه به ترتیب شامل مواردی چون تاکید بر ساختار و الگوی تصمیم گیری (برنامه ریزی، سیاست گذاری، مدیریت)، یکپارچگی سیاستی  قلمرویی  سازمانی و بخشی، ضرورت تغییر مدیریت اجتماعی و نهادی، و نهایتا به رسمیت شناختن ارگان های منطقه ای به عنوان بازیگران اصلی در هماهنگی برای اجرا، پیگیری، و بررسی روند توسعه پایدار بوده است. به علاوه ارتباط میان ابعاد انتزاعی و عملیاتی مبین هماهنگی و هم سویی در بخش های علی و پدیده و عدم هم سویی مستقیم در بخش های راهبرد و پیامد بوده است. بدین منظور پیشنهادهایی چون ضرورت تفکیک گزاره ها و مولفه ها به تفکیک بخشی و قلمرویی (پهنه های فضایی)، لزوم بازنویسی و تبیین کدهای پیش تر تکرارشده، بازنگری در تعیین اولویت ها، توجه واقعی به یکپارچگی بین بخش ها و قلمروها و نهادها، و ... مد نظر قرار گرفته است.

کلمات کلیدی:
استان گیلان, الگوی یکپارچه, توسعه منطقه ای, گرندد تئوری, MAXQDA

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1919700/