حسن قلاوندی - استاد، گروه مدیریت آموزشی ،دانشگاه ارومیه،ارومیه ،ایران

پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط بین فرهنگ مدرسه بر از خود بیگانگی تحصیلی با توجه به نقش میانجی نیازهای اساسی روان شناختی با استفاده از روش توصیفی- همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره ی اول متوسطه استان لرستان که در مجموع ۲۳۲۲۳ نفر بود، که ۴۰۰ نفر نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه ی استاندارد، فرهنگ مدرسه ی الساندرو و ساد (۱۹۹۷)، نیازهای روان شناختی اساسی لاگواردیا و همکاران (۲۰۰۰) و ازخودبیگانگی تحصیلی دیلون و گروات (۱۹۷۶) بود. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری Lisrel و  SPSSتحلیل شدند. نتایح نشان داد، اثر مستقیم فرهنگ مدرسه بر نیازهای روان شناختی اساسی (۶۷/۰) می باشد. آماره t این اثر نیز (۷۲/۸) می باشد که در سطح ۰۰۱/۰ مثبت و معنی دار است. اثر مستقیم فرهنگ مدرسه بر از خودبیگانگی تحصیلی (۲۷/۰-) می باشد. آماره t این اثر نیز (۱۲/۳-) می باشد که در سطح ۰۱/۰ منفی و معنی دار است. اثر مستقیم نیازهای روان شناختی اساسی بر از خودبیگانگی تحصیلی (۴۷/۰-) می باشد. آماره t این اثر نیز (۴۱/۴-) می باشد که در سطح ۰۰۱/۰ منفی و معنی دار است. اثر غیر مستقیم فرهنگ مدرسه بر از خودبیگانگی تحصیلی (۳۱/۰-) می باشد. آماره t این اثر نیز (۲۰/۴-) می باشد که در سطح ۰۰۱/۰ منفی و معنی دارمی باشد. با توجه به اینکه این اثر از طریق نیازهای روان شناختی اساسی بر از خودبیگانگی تحصیلی وارد می شود، در نتیجه نقش واسطه ای نیازهای روان شناختی اساسی در ارتباط بین فرهنگ مدرسه و از خودبیگانگی تحصیلی دانش آموزان تایید می شود.

فرهنگ مدرسه , نیازهای روان شناختی اساسی, ازخودبیگانگی تحصیلی, دانش آموزان دوره ی اول متوسطه ی