تعادلی در بازار ایجاد کند. این امر باعث افزایش چشمگیر تعداد خانههای خالی شده است. این پدیده ریشه در
مشکلاتی همچون تبدیل شدن مسکن به کالای سرمایهای و افزایش تقاضاهای سرمایهای و سوداگرانه و احتکار
مسکن توسط افراد، شرکتها و بانکها دارد. بروز این مشکل نه تنها باعث راکد ماندن بخش زیادی از ثروتهای
جامعه شده، بلکه با افزایش قیمت مسکن و اجارهبها، آسیب های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی زیادی را
بهدنبال داشته است. هرچند قانون مالیات بر خانههای خالی سابقه ای طولانی در کشور دارد، ولی به عللی اجرایی
نشده است. اصلاحات این قانون در سال ۱۳۹۹ نیر نتوانسته مشکلات اجرایی آن را حل کند. این قانون با اجرای
ناقص در گام نخست و با اختلافنظرها در آییننامه اجرایی، کار خود را آغاز کرد و باگذشت بیش از دو سال از
آغاز اجرا، آوردهای تقریبا نزدیک به صفر )دودرصدی( داشته و برعکس اهداف تعیین شده بر بازار اجاره اثر
مثبتی نداشته است. دریافت مالیات برخانههای خالی، علاوه بر عرضه واحدهای مسکونی خالی به بازار مسکن،
متناسب سازی ساخت مسکن با نیاز واقعی کشور را نیز محقق میکند. بر اساس یافتههای این پژوهش، برای
اجراییکردن قانون مالیات بر خانههای خالی، استفاده از راهبردهایی همچون تغییر مجری، اصلاح نحوه شناسایی
خانههای خالی، اصلاح برخی از راههای مقابله با فرار از این مالیات مانند تغییر مدت زمان تعیین شده برای خانه
های خالی قابل استفاده است.