عباس خائفی - استادیار دانشگاه گیلان
سهیلا مبارکی - کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی

در میان عناصر سازنده ی روایت، عامل زمان در رمان دل دلدادگی حائز اهمیت است. مندنی پور به عنوان یک نویسنده رئالیست و مدرن از تمام ظرفیت های ادبی - روایی عنصر زمان در رمان دل دلدادگی بهره می برد و در مسیر حرکتش از زمان تقویمی داستان به زمان روایی، با استفاده مناسب از تغییر در نظم خطی زمان و با انواع تداوم و بسامد در شرح وقایع داستان، نوع خاصی از زمانمندی را ایجاد می کند. عنصر زمان از دیدگاه ژنت با جریان سیال ذهن شخصیت ها در این رمان ارتباط مستقیمی دارد. زمان پریشی های گذشته نگر، مکث ها و تلخیص ها و بسامد بیشتر از طریق جریان سیال ذهن شخصیت های اصلی در روایت داستان ایجاد می شوند. این مقاله به بررسی رمان دل دلدادگی براساس نظریه ی روایت ژنت و رابطه ی آن با جریان سیال ذهن می پردازد.

روایت، زمان، ژرار ژنت، جریان سیال ذهن، دل دلدادگی، شهریار مندنی پور