CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تحلیل رمان اسم تمام مردهای تهران علیرضاست با تکیه بر الگوی آنتیگونه در آموزه های هگل و لکان

عنوان مقاله: تحلیل رمان اسم تمام مردهای تهران علیرضاست با تکیه بر الگوی آنتیگونه در آموزه های هگل و لکان
شناسه ملی مقاله: JR_LIUM-1-2_001
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

شیرزاد طایفی - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
توحید شالچیان ناظر - دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

خلاصه مقاله:
لکان برخلاف فروید که غایت روانکاوی را درمان بیماران تصور می کرد آن را بازشناسی دال میل حقیقی سوژه از دال میل دیگری بزرگ می دانست. به نظر او این امر به‎ ویژه به واسطه فهم دیالکتیک ارباب و بنده هگل میسر می شود. با گذر سوژه از ساختار خیالی و برملا شدن کذب تمامیت یافتگی اگو، دال میل حقیقی سوژه از دال میل دیگری بزرگ متمایز می شود. ارجاع داده شدن سوژه از دالی به دال دیگر به امید احراز فالوس، صرفا ناکامی و شکست را برای وی در پی خواهد داشت؛ اما با تکرار این شکست، او از موضع وسواس به هیستری یا روان پریشی پرتاب می شود که همین مسئله سبب می شود سوژه به سلامت روانی برسد و حال خوب را تجربه کند. در این پژوهش با تکیه بر روش تحلیل کیفی، ابتدا الگوی سلامت روانی را از دیدگاه هگل و لکان معرفی، و نمونه این الگو را در اسم تمام مردهای تهران علیرضاست ارزیابی کرده ایم. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد ابتدا پریسا به دال میل علیرضا در مقام دیگری کوچک توجه داشت. او می خواست علیرضا را در مقام فالوس احراز کند؛ اما زمانی فرا رسید که با فهم فقدان در علیرضا، از احراز فالوس صرف نظر کرد، و همانند سوژه ای هیستریک خواست خودش برای وی فالوس باشد.

کلمات کلیدی:
ژاک لکان, هگل, سلامت روانی, روان زخم, حال خوب, آنتیگونه, اسم تمام مردهای تهران علیرضاست

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1940367/