نظریه ادبی و دموکراسی (تاملی درباره رابطه دموکراسی با نظریه های ادبی)
عنوان مقاله: نظریه ادبی و دموکراسی
(تاملی درباره رابطه دموکراسی با نظریه های ادبی)
شناسه ملی مقاله: JR_LCQFN-16-64_002
منتشر شده در در سال 1402
شناسه ملی مقاله: JR_LCQFN-16-64_002
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:
عیسی امن خانی - Golestsn University
خلاصه مقاله:
عیسی امن خانی - Golestsn University
رابطه دموکراسی و نظریههای ادبی چگونه است؟ برخی این رابطه را علت و معلولی دانسته، از بیواسطه بودن رابطه این دو گفتهاند؛ علت و معلولی به این جهت که یکی (دموکراسی) علت دیگری (نقد/ نظریه ادبی) است و بیواسطه به این معنا که هیچ واسطه/ میانجیای میان آن ها وجود ندارد. اما به نظر میآید که نسبت این دو پیچیدهتر از آن باشد که در وهله نخست به نظر میآید، چراکه نه تنها رابطه نظریه ادبی و دموکراسی پیچیده و چندوجهی است، بلکه واسطه/ میانجیهایی چون اقلیتها نیز در آن نقشی تعیین کننده دارند. دموکراسی به عنوان یک نظام سیاسی سابقهای طولانی دارد. علی رغم این پیشینه طولانی و تحول پیوسته آن در طول تاریخ، هنوز بسیاری از مسائل آن حل ناشده باقی مانده و راه حلی قطعی برای آن پیدا نشده است. یکی از این مسائل اقلیتها هستند. آرمان دموکراسی اداره جامعه به وسیله همه مردم است، اما وجود اقلیتها که معمولا به دلیل سرکوب، مشارکتی در جامعه ندارند تحقق چنین آرمانی را دور از دسترس و دشوار ساخته است. حل این مسئله دشوار دغدغه بسیاری از نظریه پردازان و به ویژه نظریه پردازان دموکراسی بوده است؛ وضع قوانینی برای حمایت از اقلیتها و ... یکی از این راه حلهاست. نظریههای ادبی نیز یکی از این راه حلها برای حل مسئله اقلیتها هستند. نظریههای ادبی که هر کدام به یک یا چند گروه از اقلیتها مانند زنان، مهاجران، «بدویان» و ... میپردازند تلاش میکنند تا با رهایی اقلیتها از انقیاد دیگران، زمینه را برای مشارکت آن ها در جامعه فراهم سازند و از این طریق دموکراسی را تعالی بخشند.
کلمات کلیدی: Democracy, Literary theory, Minorities, Oppression., دموکراسی, نظریه ادبی, اقلیت ها, سرکوب
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1940964/