CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

زندگینامه استاد فقید زنده یاد دکتر حسین حبیبی کاسب « پدر علم خاک های جنگلی و مرتعی ایران»

عنوان مقاله: زندگینامه استاد فقید زنده یاد دکتر حسین حبیبی کاسب « پدر علم خاک های جنگلی و مرتعی ایران»
شناسه ملی مقاله: JR_IRNAT-8-6_013
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

وحید اعتماد - دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران

خلاصه مقاله:
قایقی خواهم ساختخواهم انداخت به آبدور خواهم شد از این خاک غریبکه در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشققهرمانان را بیدار کندیکی از شخصیت های علمی دانشگاه تهران، که در طول عمر کوتاهشان، علاوه بر علوم جنگل، مرتع و منابع طبیعی کشور، بر آموزه های اخلاقی و انسانی تاثیر بسیاری بر جای گذاشت، استاد فقید، زنده یاد دکتر حسین حبیبی کاسب بودند که به حق باید ایشان را «پدر علم خاک های جنگلی و مرتعی ایران» نامید.در خرداد ماه سال ۱۳۲۰ شمسی، درست سه ماه پیش از حمله نیروهای شوروی سابق به ایران و تصرف مناطق شمال کشور، در خانواده ای متوسط در شهر چالوس فرزندی چشم به جهان گشود که پدرش نام مبارک «حسین» را بر وی نهاد. حسین حبیبی کاسب دوره دبستان را در یکی از مدارس شهر به پایان رساند و در زمانی که هنوز سیزده سال بیشتر نداشت، مادر خود را پس از یک دوره بیماری طولانی از دست داد. وی با غم سنگین بی مادری و مشقت های فراوانی که به وی تحمیل می شد، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان های چالوس با درجه ممتاز به پایان رساند. او مجبور بود، برای امور زندگی در هنگام تحصیل در کارخانه حریربافی چالوس، که کانون فعالیت های اجتماعی و سیاسی آن دوران به حساب می آمد، به کار مشغول شود. تامین معاش زندگی و مشقت های فراوان، تاثیر عمیقی بر اراده خستگی ناپذیر، بینش و تفکر اجتماعی و سیاسی او نهاد. سختی راه در این مرحله از زندگی موجب شد با کوله باری از عشق به مردم، به انسانی با تجربه و سرد و گرم چشیده روزگار تبدیل شود. حسین حبیبی کاسب با چنین پیشینه فکری، علمی و بینشی برگرفته از تنش های اجتماعی عصر خویش، در سال ۱۳۴۰(ش) پس از اتمام دوره دبیرستان، وارد دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران شد. همواره در برابر ناملایمات و سختی های زیاد با درایتی که ناشی از علم، اخلاق، اخلاص و صمیمیت ایشان بود، می ایستاد و جایگاه خود را در سنگر مبارزه با ظلم و جور حفظ می کرد. دوران تحصیلات دانشگاهی ایشان با حوادثی مانند زلزله بوئین زهرا و سیل جوادیه تهران مصادف بود. حس انسان دوستی و بینش اجتماعی وی سبب شد، به فوریت به یاری هموطنان سیل زده و زلزله زده بشتابد. ایشان با مدیریتی که از خود بروز داد، بخش بزرگی از دانشجویان را به مشارکت در این امر تشویق کرد و کمک های مالی و خدمات بسیاری را برای سانحه دیدگان و نیازمندان فراهم نمود.

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1943497/