مجید کریمی - کارشناس ارشد جامعه شناسی دانشگاه مازندران

تحقیق حاضر با هدف بررسی مبانی آموزش علوم اجتماعی در مکاتب فلسفی و تبیین جامعه شناختی مسائل جهانی تعلیم و تربیت به روش کتابخانه ای انجام شد. ابزار تحقیق کتاب ها و پژوهش های انجام شده در زمینه تعلیم و تربیت بود. نظریه پردازان جامعه شناسی با توجه به جامعه ای که در آن زندگی می کنند و شرایط آن جامعه، با مسائل فرهنگی، آموزشی و تربیتی خاص خود مواجه اند. جوامعی که از تعلیم و تربیت بهتری برخوردارند، به اهداف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بهتری دست می یابند. بررسی واقعیت های اجتماعی و مسائل و مشکلات جامعه جهانی مانند جنگ ها، کشتار انسانها، افزایش فقر و فاصله طبقاتی، انحصار طلبی، سیستم سرمایه داری، افزایش مخاطرات، افزایش بی تفاوتی و فاصله بین انسانها، کاهش آرامش و... نشان میدهد سیر تطور مکاتب فلسفی تعلیم و تربیت با نگاه تک بعدی و مادی به افراد و جوامع انسانی به دلیل عدم درک پیچیدگی های انسان و جوامع، نتوانسته تبیین جامع و دقیقی از ماهیت افراد و نسبت او با جامعه جهانی ارائه دهد. با توجه به اهمیت بالای موضوع انسان و جوامع بشری، هر آزمون و خطایی می تواند نسلی از انسانها و جوامعی را به سمت ارزش ها، کنش ها و اهداف متفاوت و متعارضی سوق دهد. لذا در ارائه و عملیاتی کردن اهداف خرد و کلان مکاتب فلسفی و روش های تدریس، نیاز است متغیرهای متفاوت بصورت جامع بررسی و از نگاه یک بعدی و مادی نسبت به افراد و جوامع پرهیز شود. عدم توجه به ابعاد متفاوت جامعه و انسان و آزمون و خطا در سیر تطور مکاتب فلسفی تعلیم و تربیت، تعارض هایی را ایجاد می کند. هر مکتب فلسفی با نوع نگاه و توجه به ابعاد متفاوت به انسان و جوامع، به اهداف و نتایج متفاوتی ختم خواهد شد. لذا در انتخاب فلسفه و روش آموزش علوم اجتماعی نیاز است به نوع نگاه به انسان و جامعه توجه و از ترکیب مبانی فلسفی و روش های تدریس متفاوت با نگاه تک بعدی پرهیز شود.

مبانی فلسفی، تبیین جامعه شناختی، آموزش علوم اجتماعی