حق طبیعی وحق مدنی ازنظر آکویناس و اسپینوزا

نظریه حق طبیعی که نقطه اوج آن را نزدمتفکران قرن هفدهم اروپا به خصوص انگلیس میتوان سراغ گرفت درواقع مهمترین منبع الهام بخش اصول حقوق بشر است پیام اصلی کلیه اعلامیه های حقوق بشر عبارت است ازاینکه تمام انسان ها آزاد به دنیا می آیند و طبیعتا دارای حقوق ناگسستنی زندگی مالکیت امنیت و مبارزه برعلیه ظلم اندوه هستند و وظیفه دولت به عنوان قدرت سیاسی تضمین این حقوق طبیعی است اهمیت این موضوع ازجهت پیامدهای نظری و عملی آن است متفکران معتقدبه حق طبیعی مانند اسپینوزا ولاک تمام حقوق طبیعی انسان را ازحق اولیه وی برای زندگی استنتاج می کنند انسان برای زنده ماندن مجبور به تلاش و کارکردن است نتیجه ای که از این تلاش محقانه حاصل میشود تملک نعمت های طبیعی است آنها برای بیان نظریه حق طبیعی خود به یک وضعیت آغازین اشاره می کنند که درآن هیچ نوع حکومتی وجود ندارد و انسان ها بطور ازادانه و فارغ ازجبر دولت و قوانین موضوعه زندگی می کنند این وضعیت اغازین را وضع طبیعی نام می نهند که درچنین وضعی نعمت های طبیعی و خدادادی آزادانه دراختیار همه انسان ها است دروضع طبیعی همه چیز به همه کس تعلق دارد و مالکیت خصوصی درهمین وضعبوجود می آید.

Keywords:

وضع طبیعی , حق طبیعی , حق مدنی , قانون