فاطمه عزیزی - دانش آموخته کارشناسی ارشد تحقیقات آموزشی، گروه علوم تربیتی، واحد تنکابن، دانشگاه آزاد اسلامی، تنکابن، ایران
سیده خدیجه معافی مدنی - استادیار گروه علوم تربیتی، واحد تنکابن، دانشگاه آزاد اسلامی، تنکابن، ایران

هدف پژوهش تحلیل رابطه بین مدیریت کوانتومی و پذیرش نوآوری های آموزشی در مدارس ابتدایی بود. روشپژوهش توصیفی- همبستگی بود. نمونه آماری ۱۴۰ نفر از مدیران و معاونان مدارس ابتدائی شهرستان هایتنکابن و رامسر بودند که با نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های مدیریتکوانتومی عظیمی و رضوی (۱۳۹۴) و میرصفیان (۱۳۹۶) در ۷ بعد (احساس، شناخت، اعتماد، تفکر، دیدن،عمل، وجود) کوانتومی و انگیزه پذیرش نوآوری های آموزشی اندرسون، وارناگن و کمبل (۱۹۹۸) بودند. رواییو پایایی آنها در پژوهش های قبلی تایید شده بود. تحلیل فرضیه ها با رگرسیون خطی چندگانه و آزمون همبستگیبه کمک نسخه ۲۶ نرم افزار آماری SPSS انجام گرفت. یافته ها نشان داد: ارتباط مثبت و معنی داری بین ابعاد مدیریت کوانتومی کوانتومی بجز مولفه عمل کوانتومی با پذیرش نوآوری های آموزشی در مدارس ابتدایی وجود داشت و این متغیرهای قادر به توجیه ن۳۰/۶ درصد واریانس انگیزه پذیرش نوآوری های آموزشی بودند. بنابراین اگر مدیران مدارس ابتدایی مدیریت کوانتومی را به عنوان یک الزام بر شیوه مدیریت خود بپذیرند، از این طریقمی توانند انگیزه پذیرش نوآوری های آموزشی را در مدارس خود افزایش دهند. زیرا توسعه شیوه مدیریتکوانتومی، نقش مهمی در اثربخشی معلمان و دانش آموزان با افزایش نوآوری های آموزشی در مدارس را به دنبال دارد.

مدیریت کوانتومی، نوآوری های آموزشی، مدارس ابتدایی