تفسیری از نظام دانش به مثابه بسط تاریخی «مفهوم» بر اساس پیشگفتار پدیدارشناسی روح
عنوان مقاله: تفسیری از نظام دانش به مثابه بسط تاریخی «مفهوم» بر اساس پیشگفتار پدیدارشناسی روح
شناسه ملی مقاله: JR_WPH-19-76_006
منتشر شده در در سال 1402
شناسه ملی مقاله: JR_WPH-19-76_006
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:
مصطفی عابدی جیغه - دکتری فلسفه، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
خلاصه مقاله:
مصطفی عابدی جیغه - دکتری فلسفه، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
در اندیشه هگل دانش به عنوان یک نظام توصیف میشود. هگل همانند کانت بنیاد نظام دانش را بر مفهوم مبتنی میسازد و معتقد است آگاهی به عنوان یک کل تنها در سایه مفهوم قابل توضیح است. او ازاین جهت، در مقابل ایدئالیسم نخبهگرای فیشته و شلینگ قرار میگیرد که معتقد بودند نظام علم را تنها بر پایه شهود عقلانی میتوان توضیح داد. حال سوال این است هگل چگونه با توجه به مناسبات مفهوم، میکوشد از توضیح استعلایی کانت، فیشته و حتی شلینگ گذر کند و تفسیری انضمامی از نظام علم ارائه دهد؟ برای پاسخ به این سوال نگارنده با توسل به روش توصیفی و تحلیلی ابتدا ذات وساطت پذیر مفهوم را در اندیشه هگل آشکار میکند و سپس به واسطه نقد تصور سوبژکتیو از مفهوم که کانت و فیشته به آن باور داشتند مفهوم را با شی فینفسه ارتباط میدهد و به این طریق شان هستیشناختی مفهوم را در پدیدارشناسی روح هگل آشکار میکند. در نگاه هگل مفهوم امر سیالی است که از مرحله انتزاعی جوهر در ابتدای تاریخ آگاهی شروع به حرکت میکند و به واسطه تکامل خود در فرایند پیچیده دیالکتیکی از مرحله انتزاعی جوهر به مرحله بالفعل سوژه حرکت میکند. مفهوم با این سیر از جوهر انتزاعی به سوژه بالفعل، آگاهی را از ابژه به سوژه گذر میدهد و با ایجاد نظم درونی میان سوژه و ابژه، مطلق را به عنوان بنیاد سوژه و ابژه محقق میسازد و به این ترتیب کل و نظام دانش را تعین میبخشد.
کلمات کلیدی: نظام دانش, هگل, مفهوم, شکاکیت, نخبه گرایی, شی فی نفسه, پدیدارشناسی روح
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1964921/