بهاره محمدی - کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه خوارزمی

هدف: هدف اصلی در این پژوهش مقایسه سه مولفه ی استدلال سیال، حافظه فعال و پردازش دیداری-فضایی در دانش آموزان بااختلال یادگیری در خواندن و ریاضیات می باشد.روش: پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای و روش نمونه گیری، آن شامل نمونه گیری دردسترس بود. برای انجام پژوهشتعداد ۹۰ دانش آموز به صورت؛ تعداد ۳۰ دانش آموز بامشکل در خواندن و تعداد ۳۰ دانش آموز با مشکل در ریاضیات به وسیلهآزمون هوش استنفورد-بینه مورد مقایسه قرار گرفتند. تعداد ۳۰ نفر دانش آموز بدون اختلال یادگیری نیز به عنوان گروه عادیجهت مقایسه گروه های دارای اختلال مورد ارزیابی قرار گرفتند. کلیه شرکت کنندگان در پژوهش از مراجعه کنندگان به مراکزمشاوره و کلینیک های شهر تهران بودند که به دلیل ضعف در عملکرد تحصیلی به کلینیک ها مراجعه کرده بودند. داده های گرد آوری شده به وسیله تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی با استفاده از نرم افزار S P S S مورد تحلیلی قرار گرفت. یافته ها: با توجه به یافته های گزارش شده از پژوهش حاضر، نتایج حاصل شده از مقایسه سه گروه از دانش آموزان (عادی، دارایاختلال خواندن و اختلال ریاضی) نشان داده که، دانش آموزان دارای مشکلات خواندن و مشکلات ریاضی نمرات کمتری از گروهدانش آموزان عادی در مولفه ها مورد پژوهش کسب کرده اند و درنتیجه عملکرد دانش آموزان عادی بهتر از دو گروه دیگر ازدانش آموزان (اختلال خواندن، اختلال ریاضی) در مولفه های مورد بررسی بوده است. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین مولفه های کارکرد اجرایی با اسپیسیفایرهای اختلال یادگیریخاص در مقایسه با دانش آموزان عادی وجود دارد، در نتیجه تقویت مولفه های کارکرد اجرایی باعث کاهش پیشرفت علائممشکلات ریاضی و مشکلات خواندن در بین دانش آموزان می شود و عملکرد مثبت آنها را در تحصیل افزایش می دهد

کارکرد اجرایی، اختلال ریاضی، اختلال خواندن، اختلال یادگیری، نیمرخ هوشی