فاطمه سلطانی - کارشناسی جغرافیای طبیعی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرند
مدینه مرادی کردکندی - کارشناسی آموزش ابتدایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه
مهسا نجفی - کارشناسی علوم تربیتی، گرایش مدیریت آموزشی دانشگاه ادبیات ارومیه

پژوهش حاضر با هدف شناخت و نقش معلمان و خانواده ها در بروز رفتارهای نابهنجارانه دانش آموزان ابتدایی در شهرارومیه اجرا گردیده است. روش پژوهش حاضر به صورت پیمایش از نوع همبستگی است که از نظر معیار کاربرد یک بررسی کاربردی میباشد. که با استفاده از ابزار پرسشنامه( محقق ساخته) به انجام رسیده است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان ششم ابتدایی شهرارومیه میباشد، و تعداد نمونه ها بر اساس فرمول اندازه گیری کوکران به حجم ۴۰۰ نفرتعیین، و از روش نمونه گیری چندمرحله ای که از ترکیب روشهای طبقه ای، خوشه ای و سیستماتیک و تصادفی انتخاب شده، اطلاعات در ۵ منطقه ارومیه جمع آوری گردیده است. و پس از استخراج و پردازش داده های جمع آوری شده و تهیه شاخصهای آماری متغیرهای مستقل و وابسته، برای تجزیه وتحلیل یافته ها مورد نظر از آزمونهای؛T ، Mean، فریدمن، همبستگی و رگرسیون چند گانه استفاده شده است. یافته های آماری نشان میدهد؛ جامعه پذیری(-.۳۱ درصد)، تحصیلات مادر(۱۴ درصد) و پایگاه اجتماعی مدرسه ( -.۱۱ درصد) از بین متغییر مستقل تحقیق بیشترین تاثیر در رفتار نابهنجارانه دانش آموزان دارند. نتایج بدست آمده از آزمونهای آماری ، حاکی از آن است، با توجه به رابطه معکوس متغییر نقش جامعه پذیر کننده مدرسه، نقش پایگاه اجتماعی مدرسه و خانواده و همچنین تحصیلات مادر افزایش پیدا کند، میتوان انتظار داشت میزان نابهنجاری دانش آموزان نیزکاهش پیدا کند. در مجموع فرضیات مطرحه شده توانسته با سطح معناداری؛ .۵۷ درصد از واریانس نابهنجاری را تبیین نمایند را تبیین کنند.

نابهنجاری دانش آموزان، نقش جامعه پذیری مدرسه، تضاد در نقش مدرسه